الف) بایدها
۱- رقابت انتخاباتی در چهارچوب نظام باشد
اين انتخاباتها يكى از بزرگترين محسّناتش اين است كه از ركود جلوگيرى ميكند. بهترين شكل ادامهى يك نظام اجتماعى اين است كه در عين ثبات، تحول داشته باشد. ركود بد است و ثبات خوب است. ثبات يعنى استقرار؛ يعنى اين چهارچوب، اين هندسه، در جاى خود محفوظ باشد، مستقر باشد، ريشهدار باشد؛ در عين حال در داخل اين چهارچوب، تحولات، مسابقات و رقابتها وجود داشته باشد. اين بهترين شكل است كه كشتى نظام در درياهاى طوفانى بتواند بدون دغدغه حركت كند. «و هى تجرى بهم فى موج كالجبال»؛ اين دربارهى كشتى نوح است. كشتى حركت ميكند، در بين امواج گوناگون هم هست؛ ليكن اين امواج سهمگين نميتوانند استقرار او را از بين ببرند. اين استقرار بايست وجود داشته باشد. البته در درون اين استقرار، در درون اين چهارچوب، تحول وجود دارد.
بنابراين همهى تحولات بايد در چهارچوب باشد. اگر چنانچه كسى وارد ميدان رقابت انتخاباتى و مسابقهى انتخاباتى بشود، اما بخواهد چهارچوب را بشكند، او از قاعدهى نظام خارج شده است، از قواعد حركت انتخاباتى خارج شده؛ اين غلط است، اين درست نيست. بايد همه چيز در چهارچوب نظام باشد. اين چهارچوب، قابل تغيير نيست. ۱۳۸۸/۱۲/۰۶
۲- به قانون اساسی و خط امام پایبند باشید
در مسئلهی انتخابات و غير انتخابات، همه بايد تسليم رأی قانون باشند؛ در مقابل قانون تمكين كنند. آن حوادثی كه در سال 88 پیش آمد ــ كه برای كشور ضرر داشت و ضایعهآفرین بود ــ همه از همین ناشی شد كه كسانی نخواستند به قانون تمكین كنند؛ نخواستند به رأی مردم تمكین كنند. ممكن است رأی مردم برخلاف آن چیزی باشد كه منِ شخصی مایل به آن هستم؛ اما باید تمكین كنم. آنچه كه اكثریت مردم، اغلبیت مردم آن را انتخاب كردند، باید همه تمكین كنند؛ همه باید زیر بار بروند. خوشبختانه سازوكارهای قانونی برای رفع اشكال، رفع اشتباه، رفع شبهه وجود دارد؛ از این راهكارهای قانونی استفاده كنند. این كه وقتی آنچه كه اتفاق افتاده است، برخلاف میل ما شد، مردم را به شورش خیابانی دعوت كنیم ــ كه این در سال 88 اتفاق افتاد ــ یكی از خطاهای جبرانناپذیر است. این تجربهای شد برای ملت ما، و ملت ما همیشه در مقابل یك چنین حوادثی خواهد ایستاد. ۱۳۹۲/۰۱/۰۱
آن كسانى كه نظام، اسلام، قانون اساسى و امام را قبول دارند، بايد به ميدان رقابت بيايند؛ منتها رقابت سالم و نه رقابت لجوجانه و عنادآميز. ۱۳۸۲/۱۰/۱۸
۳- مرزها با دشمن كمرنگ نشود
انتخابات مال ملت ايران است، مال جمهورى اسلامى است، مال اسلام است؛ مرزهاشان را با دشمن مشخص و متمايز كنند. من بارها به بعضى از افراد سياسى كه فعاليتهائى دارند و گاهى يك مخالفخوانيهائى ميكنند، تذكر دادهام، نصيحت كردهام؛ گفتهام مواظب باشيد مرزهاى ميان شما و دشمن كمرنگ نشود؛ پاك نشود. مرز وقتى كمرنگ شد، احتمال اينكه كسانى از اين مرز عبور كنند يا دشمن از اين مرز عبور كند و بيايد اين طرف يا دوست و خودى غافل شود و از مرز عبور كند و برود به دامن دشمن، زياد خواهد بود. مرزها را روشن كنيد؛ مشخص كنيد. ۱۳۸۶/۱۰/۱۹
۴- با كرامت رفتار كنید
در انتخابات با كرامت رفتار كنند همه؛ چه آنهائى كه نامزد ميشوند، چه آنهائى كه طرفدار آنهايند، چه آنهائى كه مخالف با بعضى از نامزدها هستند. جناحهاى مختلف كشور، بداخلاقى و بدگوئى و اهانت وتهمت و اين حرفها را مطلقاً راه ندهند. اين از آن چيزهائى است كه اگر پيش بيايد، دشمن از او خوشحال میشود. ۱۳۸۶/۱۰/۱۹
۵- با مخالفان خود حرف بزنید و استدلال كنید
يكى از خصوصيات اميرالمؤمنين در ممشاى سياسىاش اين بود كه با دشمنان خود و مخالفان خود با استدلال حرف ميزد و استدلال ميكرد. در نامههائى كه حتّى به معاويه نوشته است - با اينكه دشمنى بين معاويه و اميرالمؤمنين شديد بود، در عين حال او نامه مينوشت، اهانت ميكرد، حرفهاى خلاف ميگفت - استدلال ميكرد بر اينكه روش تو غلط است. با طلحه و زبير كه آمدند با اميرالمؤمنين بيعت كردند - اينها به عنوانى كه ميخواهيم عمره برويم، از مدينه خارج شدند، رفتند به طرف مكه. اميرالمؤمنين مراقب بود، از اول هم گفت كه اينها قصدشان عمره نيست. رفتند و كارهائى كردند؛ حالا تفاصيلش زياد است - حضرت اينجور ميفرمايد: «لقد نقمتما يسيرا و ارجأتما كثيرا»؛ شما يك چيز كوچك را وسيله و مايهى اختلاف قرار داديد، اين همه نقاط مثبت را نديده گرفتيد؛ دم از دشمنى ميزنيد، دم از مخالفت ميزنيد. با اينها متواضعانه اميرالمؤمنين حرف ميزند، توضيح ميدهد؛ ميگويد: من دنبال دشمن نميگردم. ۱۳۸۸/۰۶/۲۰
۶- در میدان سیاست صادقانه عمل كنید
اين سلوك سياسى اميرالمؤمنين است. وقتى نگاه ميكنيم، مىبينيم كه اين سلوك سياسى عيناً با رفتار معنوى آن بزرگوار، همخوان و قابل تطبيق است. و اميرالمؤمنين در همه جا، همان على بن ابىطالبِ برجستهى ممتازى است كه دنيا نظير او را نديده است.پايهى همهى خيرات در جامعه، تقواست. تقواى فردى؛ يعنى هر كس بين خود و خدا سعى كند از جادهى صلاح و حق تخطى نكند و پا را كج نگذارد. تقواى سياسى؛ يعنى هر كس كه در كار سياست است، سعى كند با مسائل سياسى صادقانه و دردمندانه و از روى دلسوزى برخورد كند. سياست به معناى پشت هم اندازى و فريب و دروغ گفتن به افكار عمومى مردم، مطلوب اسلام نيست. سياست يعنى ادارهى درست جامعه؛ اين جزو دين است. تقواى سياسى، يعنى انسان در ميدان سياست، صادقانه عمل كند. ۱۳۸۱/۰۱/۱۶
۷- به امنیت ملی پایبند باشید
تقواى خدا به اين است كه فريب دشمن را نخوريم و تسليم تحميل دشمن نشويم. دشمن مىخواهد بين ما اختلاف بيندازد. دشمن آرزو مىكند كه بين مسؤولان اختلاف باشد. دشمن آرزو مىكند كه
در ايران جنگ داخلى باشد. دشمن نمىتواند ببيند كه جمهورى اسلامى توانسته است اين كشور را امن و آرام نگه دارد. در هرجايى و به هر بهانهاى، چه جهالت كسى يا كسانى، چه غرضورزى كسى يا كسانى، اگر ماجرايى درست كند كه امنيت را به هم بزند، دشمن خوشحال مىشود. ۱۳۷۹/۰۱/۲۶
همهى نامزدهاى انتخابات و همهى هوادارانشان، خودشان را در مقابل توطئهى احتمالى دشمن مسئول امنیت بدانند. انتخابات را متهم نكنند؛ كسى آب به آسیاب دشمن نریزد؛ در تبلیغات، القاء فضاى اختلاف و ناامیدى نشود، تا انشاءاللَّه انتخابات خوبى داشته باشیم. ۱۳۹۰/۱۱/۱۴
۸- انتخابات را وسیلهاى براى ناامیدی دشمن كنید
جناحهاى مختلف، جریانهاى مختلف، گرایشهاى مختلف، با شوق و ذوق و علاقهمندى همهى عواملشان را بسیج كنند و انتخابات را به عنوان یك هدف عالى، هدف خوب، هدف شیرین مورد توجه قرار بدهند و به دعوا و جنجال و اهانت و پنجه به روى هم كشیدن قضایا را نكشانند. انتخابات را وسیلهاى بكنید براى اینكه دشمنان را ناامید بكنید و انشاءاللَّه این انتخابات هم مثل بقیهى انتخاباتها مایهى عزت روزافزون اسلام باشد. ۱۳۸۶/۰۶/۳۱
۹- بر سر خدمت رقابت كنید
انتخابات میتواند مایهى اتحاد باشد؛ میتواند تشجیع كنندهى به سرعت عمل و پیشرفت باشد؛ با رقابت مثبت. هر گروهى سعى كنند براى خدمتگزارى به این ملت، سهم متناسب با خودشان را كه لایق خودشان میدانند، به دست بیاورند؛ هیچ اشكالى ندارد. این رقابت مثبت به جامعه نشاط میبخشد، ما را زندهدل میكند، روح جوانى را بر جامعهى ما حاكم میكند. ۱۳۸۶/۰۷/۲۱
۱۰- انصاف را رعایت كنید
رقابتها را منصفانه كنند، حرفها را منصفانه كنند، از جادهى انصاف خارج نشوند. خوب، به طور طبيعى هر نامزدى حرفى دارد و حرف مقابل خود را رد ميكند؛ اين رد و ايراد فى نفسه اشكالى ندارد؛ اما مشروط بر اينكه تويش بىانصافى نباشد، كتمان حقيقت نباشد. ميدان براى همه باز است؛ بيايند در ميدان انتخابات خود را بر مردم عرضه كنند. اختيار با مردم است؛ مردم هر جورى كه فهميدند، تشخيص دادند، هشيارى آنها به آنها كمك كرد، انشاءاللَّه همان جور عمل خواهند كرد. ۱۳۸۸/۰۱/۰۱
۱۱- فقط آنچه میتوانید انجام دهید به مردم بگویید!
من از نامزدهاى انتخاباتى خواهش مىكنم در تبليغات، حرفهاى واقعى بزنند و كارهايى كه مىتوانند انجام دهند و آنچه واقعاً عقيدهشان هست، آن را به مردم بگويند. مردم را آزاد بگذارند تا هركس را خواستند، انتخاب كنند
ب) نبایدها
۱- وجهه كشور را تخریب نكنید
گروههاى مختلف، جناحهاى مختلف، سياستها و جهتگيريهاى مختلف، در مقابله با دشمن، بايد با هم باشند و كارى نكنند كه دشمن سوء استفاده كند. اختلاف سياسى مانعى ندارد؛ اختلاف نظر مانعى ندارد؛ مبارزات انتخاباتى به شكل سالم، مانعى ندارد؛ اما خراب كردن يكديگر، خراب كردن چهرهى كشور اشكال دارد. ۱۳۷۱/۰۱/۱۵
۲- ذهنیت مردم را تخریب نكنید
خراب كردن ذهن مردم و چهرهى مسؤولين دلسوز، اشكال دارد. ايجاد سؤال و ابهام در ذهن مردم، اشكال دارد. با وحدت و يكپارچگى، «كأنهم بنيان مرصوص»، مثل يك دژ پولادين، در مقابل دشمن بايستيد. ۱۳۷۱/۰۱/۱۵
۳- برای پيروز شدن به كارهای ظالمانه متوسل نشوید
يكى از خصوصيات سياستورزى اميرالمؤمنين اين بود كه براى پيروز شدن، به ظلم و به دروغ و به كارهاى ظالمانه متوسل نميشد. يك عدهاى در اوائل حكومت اميرالمؤمنين آمدند كه آقا شما اين افرادى كه تو جامعه هستند - اين متنفذين - يك مقدارى ملاحظهى اينها را بكن و سهم بيشترى از بيتالمال به اينها بده، مخالفت اينها را موجب نشو و دلهايشان را جلب كن! فرمود: «أ تأمرونّى ان أطلب النّصر بالجور»؛ شما ميخواهيد من پيروزى را به وسيلهى ظلم براى خودم دست و پا كنم؟ «واللَّه لا اطور به ما سمر سمير و ما أمّ نجم فى السّماء نجما»؛ امكان ندارد اميرالمؤمنين با ظلم، با راه غلط و خطا، با شيوههاى غير اسلامى دوست براى خودش درست كند. ۱۳۸۸/۰۶/۲۰
۴- بامخالفان و معارضان خود يك جور رفتار نكنید
يكى از خصوصيات ديگر اميرالمؤمنين اين است كه رفتارش با مخالفان و معارضان يك جور نيست؛ همه را به يك چوب نميراند. اميرالمؤمنين فرق ميگذارد بين افرادى و جريانهائى، با افرادى و جريانهاى ديگرى. دربارهى خوارجِ - البته در مقابل انحراف و انحطاط و توسل به ظواهر دينى - بدون اعتقاد، على ايستاد؛ هم در مقابل معاويه ايستاد - آنوقتى كه قرآنها را سر نيزه كردند، اميرالمؤمنين فرمود: واللّه اين مكر است، اين خدعه است، اين فريب است؛ اينها به قرآن اعتقادى ندارند - هم در آنوقتى كه خوارج با آن ظواهر دينى، با آن صوت حزين قرآنخوانى در مقابل حضرت قرار گرفتند، حضرت ايستاد. يعنى آنجائى كه كسانى بخواهند با ظواهر دينى كار بكنند و پيش بروند، اميرالمؤمنين مىايستاد؛ حالا چه معاويه بود، چه خوارج بود؛ تفاوتى نميكرد. اما در عين حال يك جور با اينها برخورد نميكرد. ايستادگى بود، اما نصيحت اميرالمؤمنين و رفتار خود او هميشه اين بود. لذا فرمود «لاتقاتلوا الخوارج بعدى»؛ بعد از من با خوارج نجنگيد؛ جنگ با خوارج نكنيد؛ «فليس من طلب الحقّ فاخطأه كمن طلب الباطل فأدركه»؛ آن كسى كه دنبال حق هست، منتها اشتباه ميكند - دنبال حق است؛ از روى جهالت، از روى قشرىگرى خطا ميكند، اشتباه ميكند - او مثل كسى نيست كه دنبال باطل ميرود و به باطل ميرسد؛ اينها يك جور نيستند. ۱۳۸۸/۰۶/۲۰
۵- دیگران را تخریب نكنید!
از بداخلاقيهاى انتخاباتى بايد بشدت پرهيز كنند؛ بدگويى كردن، اهانت كردن، تهمت زدن، براى عزيز كردن خود و يا نامزد مورد نظر خود، ديگران را و رقبا را در چشم مردم خوار كردن، اينها راهها و روشهاى صحيح و اسلامى نيست. رقابت بايد باشد؛ رقابت مثبت و پرشور، اما با رعايت موازين اخلاقى. ۱۳۸۶/۱۰/۱۵
از طرف علاقهمندان به نامزدهاى انتخاباتى گوناگون، بداخلاقیهاى انتخاباتى، شایستهى ملت ما نیست؛ تهمت زدن آدمهاى مؤمن را، مصونیتدار از لحاظ اسلامى و شرعى را؛ در معرض هتك آبرو قرار دادن در شبنامهها، در مطبوعات، در پایگاههاى اینترنتى و غیره، اینها اصلاً مصلحت نیست. من به طور جد از همهى كسانى كه نسبت به نامزدهاى مختلف علاقهمندىاى دارند، درخواست میكنم، اصرار میكنم كه این علاقهمندى خودتان را از راه تخریب دیگران، اهانت به دیگران، متهم كردن دیگران نشان ندهید. هرچه میخواهید، از نامزد مورد علاقهى خودتان تمجید كنید، تعریف كنید؛ اما دیگران را تخریب نكنید. این علامت بدى است. ۱۳۸۶/۱۰/۱۲
انتخابات یك عرصهى ظهور و بروز وحدت ما، عقلانیت ما، شعور ملى ما میتواند قرار بگیرد. بعضى خیال میكنند انتخابات، زمزمههاى انتخابات، فضاى انتخاباتى، مایهى اختلاف است؛ نه، میتواند مایهى اتحاد باشد؛ میتواند تشجیع كنندهى به سرعت عمل و پیشرفت باشد؛ با رقابت مثبت... در همین انتخابات اگر بد عمل بكنیم، به هم بد بگوئیم، با هم كینهورزى كنیم، به یكدیگر تهمت بزنیم، برخلاف قوانین و مقررات رفتار كنیم، میتواند وسیلهى سقوط و ضعف و انحطاط باشد؛ دست خود ماست؛ امتحان الهى است. ۱۳۸۶/۰۷/۲۱
۶- اختلاف نظر را به تنازع نرسانید
در مردمسالارى اسلامى، گفتگو با عربدهكشى و چاقوكشى در بعضى از دمكراسیها تفاوت دارد. اینجا گفتگو مىكنند؛ به قول امام، مثل مباحثههاى طلبگى. در مجلس و جاهاى دیگر مباحثه كنند، حتّى بر سر مسألهاى دعوا كنند؛ اما كینه از هم به دل نگیرند؛ بعد هم پهلوى همدیگر بنشینند و با هم صحبت كنند. نگذارند اختلافنظر به تنازع برسد. این تنازع موجب فشل و ضعف قوا خواهد شد. دروغ، اهانت، دستگاهها یكدیگر را متّهم كردن، شایعهپراكنى، افتراء به رقیب، تحریك عصبیّتهاى گوناگون؛ اینها هیچكدام با انتخابات اسلامى سازگار نیست. این خطاب به همهى جناحهاست؛ خطاب به اشخاص یا جناح معیّنى نیست؛ این وظیفهى همهى ماست. همهى جناحها باید این چیزها را رعایت كنند. همه هم در چارچوب قانون حركت كنند. ۱۳۸۲/۰۵/۱۵
۷- از وعدههای غیر عملى پرهیز كنید
مردم توجه باید داشته باشند كه تبلیغات رنگین و متنوع ملاك نیست؛ وعدههاى غیر عملى ملاك نیست... وعدههاى غیر عملى دادن، وعدههاى بزرگ دادن، اینها ملاك نیست؛ باید مردم توجه كنند؛ گاهى علامت منفى هم هست. ۱۳۸۶/۱۰/۱۲
۸- از وعدههای خلاف قانون پرهیز كنید
رقابت این نیست كه كسانى بیایند براى جلب نظر مردم، وعدههاى خلاف قانون اساسى، خلاف قوانین عادى بدهند؛ اینها نباید باشد. ۱۳۹۰/۱۰/۱۹
۹- خود را با نفی دیگران اثبات نكنید
رقابت این نیست كه كسى اثبات خود را متوقف بر نفى دیگرى بداند. ۱۳۹۰/۱۰/۱۹
۱۰- از بیت المال سوء استفاده نشود
همه دقّت داشته باشند كه درست حركت كنند. كار غيرقانونى نكنند؛ كار غيراخلاقى نكنند؛ سوءاستفاده نشود؛ از بيتالمال صرف و خرج نشود؛ از يكديگر بدگويى نكنند؛ به يكديگر اهانت نكنند. اين ملت هم ملت روشن و متديّنى است؛ ملتى است كه به آرمانهاى انقلاب معتقد است و انقلاب را دوست دارد. انقلاب مىتواند اين كشور را نجات دهد. بدانيد! اگر ارزشهاى انقلابى فراموش شد، هيچ قدرتى نخواهد توانست مشكلات اين كشور را برطرف كند و آن را بسازد. ۱۳۷۴/۱۱/۲۰
۱۱- در تبليغات، اسراف نشود
در اين تبليغات، خرج و اسراف هم نشود. بنده گمان مىكنم اگر كسى براى خدا از اسراف در تبليغات و كارهاى ناباب اجتناب كرد، خداى متعال به او كمك خواهد كرد و او را در مقصودى كه دارد، موفّق خواهد گرداند. ۱۳۸۲/۱۱/۲۴
۱۲- انتخابات ابزار قدرت طلبی نشود
يك مطلب هم خطاب به نامزدهاى محترمى كه يا تا حالا اعلام حضور كردهاند يا بعد از اين اعلام حضور خواهند كرد، عرض بكنم. كسانى كه براى انتخابات خود را نامزد ميكنند، بدانند كه انتخابات يك وسيلهاى است براى بالا بردن توان كشور، براى آبرومند كردن ملت؛ انتخابات فقط ابزارى براى قدرتطلبى نيست. اگر بناست اين انتخابات براى اقتدار ملت ايران باشد، پس نامزدها بايستى به اين اهميت بدهند و اين را در تبليغاتشان، در اظهاراتشان و در حضورشان رعايت كنند. مبادا نامزدها در اثناى فعاليتهاى انتخاباتىِ خودشان جورى رفتار كنند و حرفى بزنند كه دشمن را به طمع بيندازند. ۱۳۸۸/۰۱/۰۱
۱۳- از مكر و فریب دوری كنید
در اين سياستورزى، اميرالمؤمنين يكى از خصوصياتش اين است: از مكر و فريب دور است. در يك جملهاى از حضرت نقل شده كه: «لو لا التّقى لكنت ادهى العرب»؛ اگر تقوا دست و پاى مرا نمىبست، از همهى آحاد و مكاران عرب، مكر و حيله را بهتر بلد بودم. يك جاى ديگر در مقام مقايسهى معاويه با خودش - چون معاويه به دهاء و مكر در حكومت معروف بود - به حسب آنچه كه نقل شده، فرمود: «واللَّه ما معاوية بأدهى منّى»؛ معاويه از من زرنگتر نيست. منتها على چه كند؟ وقتى بناى بر رعايت تقوا و رعايت اخلاق دارد، دست و زبانش بسته است. روش اميرالمؤمنين اين است. تقوا كه نبود، دست و زبان انسان باز است، ميتواند همه چيز بگويد، خلاف واقع ميتواند بگويد، تهمت ميتواند بزند، دروغ به مردم ميتواند بگويد، نقض تعهدات ميتواند بكند، دلبستگى به دشمنانِ صراط مستقيم ميتواند پيدا كند. وقتى تقوا نبود، اينجورى است. اميرالمؤمنين ميفرمايد: من سياست را با تقوا انتخاب كردم، با تقوا اختيار كردم؛ اين است كه در روش اميرالمؤمنين، مكارى و حيلهگرى و كارهاى كثيف و اين چيزها وجود ندارد؛ پاكيزه است. ۱۳۸۸/۰۶/۲۰
۱۴- تبلیغات باید با فضای پروپاگاندای معمول دنیا تفاوت داشته باشد
فضاى انتخابات، باید فضاى سالمى باشد؛ فضاى تبلیغات، باید با فضاى پروپاگاندهاى معمول دنیا تفاوت داشته باشد.
امروز در دنیا، دمكراسى، یك دمكراسى حقیقى نیست؛ زیرا فشار تبلیغات پُر زرق و برق توخالى، با سخنان فریبآمیز، آنچنان بر ذهن مردم سنگینى مىكند، كه امكان انتخاب درست را به مردم نمىدهد؛ نمىگذارند مردم فكر كنند. هر كس كه مقدارى از كارهاى انتخاباتى كشورهاى به اصطلاح دمكراتیك را مشاهده كرده باشد، این معنا برایش واضح است. حرفهایى كه مىزنند، وعدههایى كه مىدهند، قیافههایى كه مىگیرند، تملقهایى كه از بعضى از قشرها یا گروهها مىگویند، ارتباطهایى كه با جناحهاى خاصى برقرار مىكنند تا نظر آنها را جلب بكنند، اینها كارهاى سالمى نیست؛ كارهایى است كه وقتى در یك مجموعهى مردمى انجام گرفت، فضا را مسموم مىكند و قدرت فكر كردن به آنها نمىدهد.
تبلیغ، صحیح و حق است؛ اما با معناى واقعى كلمه، با حفظ حدود شرعى كلمه، به دور از فریب، به دور از كارهاى دروغین و نمایشى، به دور از متهم كردن این و آن. نمىشود ما بگوییم كه مسؤولان انتخابات، نسبت به این قضیه هیچ مسؤولیتى ندارند؛ این شرط سلامت انتخابات است. ۱۳۷۰/۰۹/۲۷
۱۵- بحث دلآزار «برنده و بازنده» را كنار بگذارید
توصیه اینجانب به جریانها و گروهها و احزاب سیاسى آن است كه بحث دل آزار برنده و بازنده را به كنار بگذارند و به اختلافات دشمن شاد كن دامن نزنند، برندهى این انتخابات ملت است و همهى كسانى كه در انتخاب شركت داشتهاند اعم از آنها كه خود یا نامزد مورد علاقهشان راى آورده یا نیاوردهاند، همه برندهاند، بازندهى این انتخابات، امریكا و صهیونیسم و دشمنان ملت ایرانند همه با همدلى به یكدیگر و به دولت خدمتگزار كمك كنید تا گرهها یكى پس از دیگرى گشوده شود. ۱۳۸۲/۱۲/۰۲
مقدمه
مهمترين توصيهى اينجانب اولاً مربوط به سياستها و برنامههاى كارى شما و سپس دربارهى گزينش مديريت شهر و روستا است. تسهيل زندگى مردم در كارهايى كه به شهرداريها مربوط است، برطرف كردن معضلات شهر و روستا، سالمسازى محيط زيست، حفظ اصالت اسلامى و ملى در ساخت و سازها، استقرار بخشيدن به جو اسلامى و فرهنگىِ سالم، پرداختن به نيازهاى فورىتر در عين اهتمام به كارهاى زيربنايى، اولويت دادن به مناطق مستضعفنشين، تأثيرناپذيرى از نفوذ ثروتمندان و جاذبهى ثروت، رعايت دقيق قوانين و عدم تخطى از آن با حيلههاى شبه قانونى، رعايت ويژهى محرومان، آلوده نشدن به اسراف و هدر ندادن بيتالمال با تجملات زائد و سفرها و مراسم غيرلازم، و در يك كلمه رعايت تقوا و تدبير و پشتكار، و بهرهگيرى از دانش و تجربه، مواد عمدهى توصيهى نخست اينجانب است. ۱۳۸۲/۰۲/۰۶
الف) بایدها
۱- خدمت به مردم با روحيهی بسيجی
بايد با روحيهای بسيجی يعنی با «احساس تكليف، بدون توقع، فداكارانه، بدون خودنمايی و برای رضای خدا» كار كرد و حتی يك روز را برای خدمت به مردم از دست نداد. ۱۳۸۱/۱۲/۱۹
از انتخابشوندگان محترم انتظار مىرود كه با تكیه و امید به فضل الهى بار این مسؤولیت را بر دوش كشیده همهى توان خود را به اداى وظایفى كه در قانون براى این شوراها معین است، مصروف كنند و خدمت به مردم را كه از بزرگترین عبادات است سرلوحهى همهى انگیزههاى خود قرار دهند. ۱۳۷۸/۰۲/۰۸
خدمت به مردم افتخار بزرگى است. وقتى كسى اين فرصت را پيدا مىكند كه به مردم خدمت كند، اوّلاً بايد خدا را بر اين توفيق و بر اين فرصت مغتنم، شكر بگزارد؛ ثانياً وقت خود را، مصروفِ به انجام رساندن اين كار مهم كند. همه ما در احكام شرعى و در روايات اخلاقى، بارها توصيه شدهايم و مىدانيم كه اگر كسى براى مردم كارى انجام دهد و قدمى بردارد، چقدر خداى متعال به او اجر خواهد داد. اين كارى هم كه امروز شما برعهده داريد، يك مصداق كامل از چيزى است كه در آن روايات هست. خدا توفيق را به همه نمىدهد؛ اما آن كسى كه توفيق خدمت پيدا كرد، بايد اين توفيق الهى را شكرگزارى كند. ۱۳۷۸/۰۳/۰۴
معيار مردم برای قضاوت در مورد مسؤولان و مديران كشور، عملكرد آنها در عرصه خدمتگزاری به ملت است و هيچ كاری فوریتر و مهمتر از خدمت به مردم وجود ندارد. ۱۳۸۱/۱۲/۱۹
از اولين روز آغاز به كار و بدون هدر دادن حتى يكروز، شانه به زيربار سنگينى كه بر عهدهى شما نهاده شده بدهيد و مسابقه در خدمترسانى را آغاز كنيد. ۱۳۸۲/۰۲/۰۶
يكى از بزرگترين چيزهايى كه كام مردم را شيرين مىكند، اين است كه ببينند، حس كنند و بيابند كه مسؤولانِ امور آنها در پى خدمت صادقانه و پيگيرانه و عالمانه به آنها هستند. خودِ همين، مردم را خوشحال مىكند. گاهى گفته مىشود بايد مردم را شاد و افسردگان را از افسردگى خارج كرد؛ اين حرف درستى است. اگر كسانى به معناى حقيقى كلمه دنبال اين موضوع هستند، راهش همين است؛ به مردم نشان دهند كه در پى كار صادقانه و پيگيرانه و عالمانهاند. اين بيش از همه چيز فضا را شادمانه خواهد كرد. ۱۳۸۲/۰۹/۱۷
۲- عمل به وظايف قانونی شوراها
حدود و وظایف شوراهاى اسلامى كه در قانون معین شده باید در قول و عمل به طور كامل رعایت شود. اعضاء شوراها وظایف خود را به درستى بشناسند و بر تحقق آن همت بگمارند و چیزى را كه در قانون پیشبینى نشده و یا به خاطر واقعیتهاى كشور و دولت، قادر به انجام دادن آن نیستند، وعده ندهند و مردم را از كمك و اقدام شوراهاى اسلامى مأیوس نسازند. ۱۳۷۸/۰۲/۰۸
وظايفى كه براى شوراها در قانون ذكر شده، همان وظايفى است كه اگر شوراهاى ما انشاءاللَّه بتوانند اين وظايف را به طور كامل به انجام برسانند، بسيارى از مشكلات جارى مردم برطرف خواهد شد و اين موارد را قانونگذاران با دقّت در قانون اساسى و در قانون عرفى معيّن كردهاند. ۱۳۷۸/۰۳/۰۴
اين شوراهايى كه در قانون اساسى پيشبينى شده، اگر به شكل درست و خوب تحقّق پيدا كند، بسيار فرآوردهى مفيد و شيرينى براى كشور و ملت خواهد داشت. البته شرطش اين است كه اين قانون خوب اجرا شود؛ كه اميدواريم به شكل صحيحى اجرا شود. ۱۳۷۷/۱۲/۰۴
۳- ارتباط دائمی با مردم
از آنجا كه شوراها از مظاهر مشاركت مردمى و براى تسهیل امور مردم است، اعضاء محترم ارتباط دائمى خود با مردم و حضور در میان آنان و اطلاع از مشكلات آنان را وظیفهى مستمر خود بدانند و دسترسى مردم را به خود، آسان سازند. ۱۳۷۸/۰۲/۰۸
بنیاد این نهاد اجتماعی بر حل عملگرایانه ی مشكلات عینی و مشخص مردم در شهر و روستا است و هدف آن راحت تر و اخلاقی تر كردن زندگی شهروندی است. ۱۳۸۶/۰۲/۰۸
۴- گزینش و نظارت بر شهرداران و دهیاران
این شرط، به ویژه در گزینش شهرداران و دهیاران، اهمیت می یابد. ملاك این گزینش، باید امانت و دینداری، كفایت و كارآمدی، نجابت و حسن سلوك با مردم باشد. ۱۳۸۶/۰۲/۰۸
در نظارت و حسابرسی از كار شهردار و دهیار نیز، شورا باید عینا همین امر مهم را در برابر چشم داشته باشد و جز تكلیف بزرگ الهی خود، چیزی را در نظر نگیرد. ۱۳۸۶/۰۲/۰۸
در انتخاب شهرداران و دهیاران، مهمترین خصوصیتى كه باید رعایت شود، كاردانى و صلاحیتهاى دینى و انقلابى است. شوراهاى اسلامى در این انتخاب مهم لازم است به امانتدارى و تدین و توانایى اجرایى این برگزیدگان كمال اهتمام را بورزند. ۱۳۷۸/۰۲/۰۸
سلامت بافت مدیران شهری بسیار مهم است زیرا بی توجهی به این بافت، موجب بروز مشكلات عدیده و تأثیرگذاری آنها بر زندگی روزمره مردم می شود، لذا باید در انتخاب مدیران در سطوح مختلف دقت و اهتمام لازم برای رعایت معیارها انجام گیرد. ۱۳۸۴/۱۲/۱۳
شوراهای شهر و شهرداران سراسر كشور بايد امانتدار «رأی، اعتماد، محيط زندگی و اخلاق و فرهنگ مردم» باشند كه يكی از مصداقهای مهم امانتداری رأی مردم، انتخاب شهرداران «امين، قابل اعتماد، با كفايت، پاكدامن، متدين، شجاع، ساده زيست، مردمدار و مقيد به انضباط مالی» است. ۱۳۸۱/۱۲/۱۹
دربارهى انتخاب مديريتهاى شهر و روستا توصيه مىكنم امانت و ديانت و كفايت اشخاص را ملاك گزينش قرار دهيد. رفاقتهاى شخصى و حزبى و ملاحظات سياسى به هيچ رو، نبايد مجوز گزينش مديران فاقد ملاكهاى اصلى شمرده شود. به شهردار برگزيدهى خود كمك و فرصت دهيد و از او مسؤوليت و پاسخ بخواهيد و در برابر كوتاهيها يا كجرفتاريها بىتفاوت نمانيد و به وظيفهى قانونى خود عمل كنيد. و اين همه را از جنجال و غوغاگرى كه امروز متأسفانه بعضى بجدّ، طالب آنند، دور نگهداريد. ۱۳۸۲/۰۲/۰۶
باید پیشرفت كارها را از نزدیك لمس كرد و تنها به گزارش های رسمی اكتفا نكرد. ۱۳۸۶/۰۴/۰۴
درخصوص شوراها نیز كه آیا وظایف آنها نظارت صرف است و یا نظارت همراه با اجرا، نظر شورای نگهبان باید ملاك قرار گیرد.
البته برای نظارت هم میتوان ساز و كاری تعیین كرد كه از یك طرف اجرا نباشد و از طرف دیگر تبدیل به نظارت بیخاصیت نیز نشود. ۱۳۹۰/۰۲/۱۰
۵- توجه به مختصات شهر اسلامی
شوراهاى شهرى در فعالیتهاى خود به مختصات "شهر اسلامى" توجه كرده و خدمات شهرى را در جهت تأمین این مقصود به كار گیرند و بخصوص به معمارى و شهرسازى متناسب با حیات طیبهى اسلامى به طور كامل توجه كنند. در شهر اسلامى، عدالت در تقسیم خدمات شهرى، تأمین آرامش روحى و امنیت معنوى، ظهور و اعتلاى مظاهر اسلامى و انقلابى، عمران و آبادى و زیبایى، حفظ طبیعت و صفاى طبیعى، همه با هم باید مورد توجه قرار گیرد. ۱۳۷۸/۰۲/۰۸
در فهرست خدماتی كه شوراها به آن می پردازند باید حفظ هویت و اصالت شهرها و روستاها، و پایبندی به معماری اسلامی و ایرانی، و رعایت زیبایی و استحكام بناها، و ترویج فرهنگ نظم و قانون، و گسترش نمادهای دین و اخلاق، و آسان سازی خدمت رسانی و عدالت و فراگیری در خدمات شهری و توسعه فضای سبز و اهتمام به سلامت محیط زیست، و توجه به نیازهای جانبازان و مصدومان جسمی، و نگاه عدالت گستر به محله ها و اشخاص محروم، و توجه ویژه به بانوان و نیز به جوانان، برجسته شود و همواره در مد نظر قرار گیرد. ۱۳۸۶/۰۲/۰۸
خدمات متنوع در شهرها و روستاها از جمله ساختمانسازیها، احداث خیابانها، نامگذاریها و زیباسازیها باید ضمن همخوانی با پیشرفتهای روز، با معماری ایرانی، اعتقادات دینی، بافت اجتماعی و شرایط آب و هوایی هر منطقه نیز متناسب باشند.
ما به بركت اسلام توانستهایم هویت ایرانی خود را حفظ كنیم و این حقیقت، باید در همه خدمات و امور شهری خود را نشان دهد.
عامل اصلی برای پیشرفت كشور و حركت به سوی عزت واقعی، حفظ و تقویت فضای تدین و دینداری در فضای شهرها و روستاها است. ۱۳۹۰/۰۲/۱۰
۶- توجه به حفظ هويت تاريخى و اسلامى و مراكز قديمى شهر
علىالظاهر اروپايىها در زمينهى حفظ نشانهها و يادگارهاى تاريخىشان پيشقدم هستند و خيلى به آن اهميت مىدهند؛ خانهى فلانكس، زادگاه فلان دانشمند، محل تدريس فلان استاد، ساختمانهاى يادگارى قديمى. البته اينها را بايد حفظ كرد و اينها چيزهاى لازمى است؛ اما شايد از اين مهمتر، يا به همين اندازه اهميت، مسألهى فضاى شهرى است و تجلى معمارى اسلامى و معمارى زيباى شرقى. بزرگراهى در غرب تهران درست شده كه شايد يك سال پيش، من از آنجا عبور كردم و ديدم يك بزرگراه خيلى خوبى است از طرف شمال به جنوب؛ يك چيز خيلى مفيد و لازمى است؛ اما اطرافش هنوز هيچى نيست. آن وقت من به آقاى احمدىنژاد كه شهردار بودند و به اينجا آمدند، گفتم مسألهى ساخت و ساز در اطراف اين خيابانها و بزرگراهها، يكى از مسائل مهم شماست؛ چه جورى مىسازيد؟ به چه كيفيت مىسازيد؟ بايد طورى بسازيد كه حتى اگر آن ساخت و ساز ديوار هم باشد، نگاه رانندهى اتومبيل عبورى از آنجا به شكلهاى هندسى ملايم و مطابق طبع انسان، احساس التذاذ بكند. صرف اينكه يك چيزِ بتونى بكشيم بالا، نباشد. در ساخت و سازهاى شهرى، اين مسأله خيلى چيز مهمى است و در خودِ قطار زيرزمينى - مترو - و در ايستگاهها بايد اين چيزها رعايت شود؛ يعنى چشمنواز باشد و موجب التذاذ و انبساط خاطر باشد؛ هم كاملاً جنبههاى اسلامى، بىرودربايستى در اينها رعايت شود. ما بايد مقيد باشيم به اين معنا كه خيلى از معمارىهاى گذشتهى ما در اين دهها سال اخير، متأسفانه درست در جهت عكس بوده. بايستى به اين مسألهى حفظ هويت تاريخى و اسلامى شهر و حفظ مراكز قديمى توجه كنيد. ۱۳۸۴/۰۵/۱۷
تهران باید به شهری با هویت ایرانی و اسلامی، زیبا و روح نواز، دارای رفاه عمومی، و مقاوم تبدیل شود.
باید با برنامهریزی بلندمدت و با پیگیری مجدانه، هویت ایرانی و اسلامی در تهران متجلی شود. ۱۳۸۴/۱۲/۱۳
۷- خالص كردن نيت برای خدمت به مردم
امروز هم كه بحمداللّه خدا به مسؤولان توفيق داد تا شوراها را با اين سطح وسيع به وجود آوردند، شوراها هم در خدمت مردم. امروز شما چنين نعمتى را در اختيار داريد. قصدتان را براى خدا خالص كنيد. عزيزان من! هيچ عبادتى بالاتر از خدمت به مردم نيست؛ چه در شهر، چه در بخش و چه در روستا. ۱۳۷۸/۰۳/۰۴
من بارها عرض كردهام، كسانى كه مسؤوليتهايى بر دوش دارند - مسؤوليتهاى اجرايى و شبيه اجرايى - اگر همه وقت خودشان را صرف اين مسؤوليت كنند، شايد انشاءاللَّه بتوانند آن وظيفه را به نحو احسن انجام دهند؛ اما چنانچه مقدارى از آن وقتى را كه براى اين كار است به كارهاى ديگر مصروف كردند، كارها زمين خواهد ماند. من توصيه مىكنم - همچنان كه در آن پيام هم به شما عزيزان عرض كردم - وقت را مصروفِ خدمت كنيد، مصروفِ كار كنيد، قصد را خدايى كنيد و آنچه را كه وظيفه شماست - و با انتخاب مردم اين وظيفه بر دوش شما آمد - انشاءاللَّه با اخلاص و به بهترين وجهى انجام دهيد. خدا هم به شما كمك خواهد كرد و انشاءاللَّه خواهيد توانست آنچه را كه مايه روسفيدى و سرافرازى شما پيش خدا و پيش بندگان خداست، به انجام برسانيد. ۱۳۷۸/۰۳/۰۴
۸- فرهنگسازى و تبليغات در مسائل مربوط به شهر
بايد شما فرهنگسازى كنيد.مثلاً ملاحظه مىكنيد كه نيروى انتظامى براى ترافيك، انيميشن و كارهاى كارتونى در تلويزيون درست كرده كه خيلى موثر بوده؛ خيلى چيزهاى خوبى است. از اين قبيل، شما در همهى زمينهها استفاده كنيد. در همين مسألهى ساخت و ساز، شما كارى كنيد كه اين ساخت و سازهاى اطراف تهران در چشم مردم و در فرهنگ عمومى، يك چيز منفى بشود؛ يعنى مردم احساس كنند كه اين كار ضربهزدن به آسايش آنها و به زندگى آنهاست. اگر بتوانيد در كارهاى گوناگون، فرهنگسازى و مسائل تبليغاتى را در نظر بگيريد، چيز خيلى مهمى است. در همين قضيهى ترافيك و امثال آن هم به همين ترتيب مىتوانيد عمل كنيد. ۱۳۸۴/۰۵/۱۷
كار شهردارى فقط ساختوساز نيست. خوشبختانه در زمينه مسائل فرهنگى هم شما در گزارش خود مواردى را ذكر كرديد. مسائل فرهنگى و اجتماعى شهر، بسيار مهمّ است. سعى كنيد روح ديانت و اخلاق اسلامى را در فضاى شهر تهران سارى و جارى كنيد؛ اين كارى است ممكن و گرهگشاى بسيارى از مشكلات است. خيلى از مشكلات ما ناشى از دور شدن از فضايل اخلاقى است. هرچه از فضايل اخلاقى فاصله بگيريم، مشكلات و گرههاى زندگى پيچيدهتر و بيشتر خواهد شد. بايد خود را به اخلاق اسلامى و ملكات فاضله اسلامى نزديك كنيم و اين در محيطهاى فرهنگى شهردارى كاملاً امكانپذير است؛ در كيفيّت اداره بوستانهاى شهرى كه ظاهر فرهنگى هم ندارد - محيطى است براى اين كه مردم بيايند از آنها استفاده كنند - امكانپذير است؛ در فرهنگسراها و در نوع كارهايى كه شهردارى در تهران مىكند - نصب تابلوها، تبليغات، رفت و آمدها، ترافيك و همه چيزهاى ديگر از اين قبيل - امكانپذير است. شما مىتوانيد با همه اين وسايل، اخلاق فاضله را در مردم گسترش دهيد. نيّت را اين قرار دهيد، برنامهريزى را بر اساس اين بگذاريد؛ خداى متعال هم كمك و الهام خواهد كرد تا بتوانيد راههاى صحيح را در اين مورد پيدا كنيد و پيش برويد. ۱۳۸۲/۰۹/۱۷
مسائل فرهنگی در همه شهرها به ویژه تهران به عنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم است و باید به این مسئله توجه شود كه فرهنگ ما فرهنگ انقلاب اسلامی و ارزشهای دینی است.
باید ارزشهای انقلاب و اسلام در همه بخشهای فرهنگی رعایت شود و این كار نیازمند تلاش، انگیزه و عزم لازم است. ۱۳۸۶/۰۴/۰۴
فرهنگسراها ضمن داشتن محیطی معنوی و درس آموز همراه با فرهنگ اسلامی و انقلابی باید از مدیریتی متعهد، انقلابی و دینی برخوردار باشند. ۱۳۸۴/۱۲/۱۳
۹- تفاهم و همدلى اعضاء؛ منشأ خیر و صلاح
براى كسب توفیق در وظایف شوراهاى اسلامى، شرط اول آن است كه اعضاء شوراهاى اسلامى هر شهر یا روستا در عمل با یكدیگر تفاهم و همدلى داشته باشند. بدون این شرط مهم، یقینا این نهاد تازه تأسیس نخواهد توانست براى مردم منشأ خیر و صلاح گردد. ۱۳۷۸/۰۲/۰۸
همكارىاى را كه بحمداللَّه الان بين اعضاى شوراى شهر و همچنين بين شوراى شهر و شهردار وجود دارد، با همه نيرو حفظ كنيد. شهردار توجّه داشته باشد كه شوراى شهر ريشه اوست؛ شوراى شهر هم مديرى را كه انتخاب كرده، با همه وجود تقويت كند. با هم باشيد. شوراى شهر، شهردار را تقويت كند؛ چون سربازى است كه او را به وسط ميدان فرستاده است؛ بنابراين بايد پشت جبهه او را بهطور كامل داشته باشد. آن سرباز هم خود را از ريشه و اصل و پايه خود منقطع نداند؛ متّصل به آنجا و منبعث از آنجا بداند. اين، مجموعه واحد مديريّت شهرى است. البته در سازمان ادارى جمهورى اسلامى براى شوراى شهر قيمى معين نشده است؛ چون منتخب مردم است و شهردار را هم انتخاب مىكند و كارها را با همين روشهاى درست و شيوههاى سالم، پيشبينى و برنامهريزى مىكند و سپس انجام مىدهد. ۱۳۸۲/۰۹/۱۷
۱۰- مبارزه با فساد رشوهخواری در شهرداریها
از جمله موضوعاتى كه من مىخواهم بسيار روى آن تكيه كنم، يكى اين است كه در شهردارى، جلوِ سوءاستفادهى مالى را بگيريد. اين يك قلم بسيار مهم است. اين، آن چيزى است كه بلاشك در دورهى قبل بوده، كم هم نبوده، زياد بوده است و قابل انكار نيست. الان هم يقيناً هست، حالا شما خبر داريد، يا نداريد، گزارش مىرسد، يا نمىرسد - كه لابد هم مىرسد - مبارزهى با اين هم از همه چيز، سختتر است. جلوِ اين را با قاطعيت بگيريد و نگذاريد سوءاستفاده شود.
شما بر قانون و بر ضوابط قانونى، پاى بفشاريد و ملاحظه نكنيد. اين، آن چيزى است كه شما را پيش خدا سرافراز خواهد كرد و مظهر ديندارى شما از جمله، اين چيزهاست. با رشوهخوارى در داخل شهردارى، بهشدّت مقابله كنيد. رشوه، جزو بزرگترين گناهان است؛ جزو بزرگترين عوامل تخريب نظامهاى سياسى دنياست. هيچكس هم وقتى مىخواهد به كسى رشوه بدهد، نمىگويد كه بدانيد، اين رشوه است دارم به شما تقديم مىكنم! نه، رشوه را لاى زرورقهاى گوناگون مىپيچند كه ظاهراً رشوه نيست؛ ولى واقعش رشوه است! جلوى رشوه را بهجديّت بگيريد. ۱۳۷۹/۰۴/۲۷
شهرداریها همواره در معرض افراد فرصت طلب و سودجو قرار دارند اما ارتباط با مردم و دسترسی آسان آنان به مدیران شهرداریها، موجب می شود زمینه بسیاری از فرصت طلبی ها از بین برود. ۱۳۸۶/۰۴/۰۴
در داخل تشكيلات شهردارى با فساد مماشات نكنيد؛ چه فسادى كه مربوط به بيرون شهردارى است و مىخواهد از ابزار شهردارى استفاده كند، چه فسادى كه خداى نكرده در درون هستهاى از هستههاى شهردارى رخنه كرده باشد و در آنجا بخواهد گسترش پيدا كند و فضا و محيط امنى براى خود درست كند. هرگونه مماشات با فساد و ميدان دادن به آن، زير پاى خود شما را خالى و امكان ادامه كار را براى شما دشوار خواهد كرد. نگذاريد در هيچ جاى شهردارى فساد رخنه كند. البته كارِ دشوارى است. شهردارى جايى است كه انسان در آن با پول، با مردم، با مراجعان و با كسانى كه حاضرند براى بعضى از مقاصد خود ولخرجى كنند، مواجه مىشود. اينطور جاها خيلى بايد مراقب بود. اينجاست كه تقواى الهى به درد مىخورد. تقوا زرهاى است كه اگر انسان آن را پوشيد، تيرهاى زهرآگين فساد و گناه در او كارگر نخواهد شد و او را از پا نخواهد انداخت. تقوا حصنِ منيع انسان است. اين كه اين همه ما را به تقوا توصيه كردهاند، بهخاطر همين است. بسيارى از خطاها و انحرافاتى كه مشاهده مىكنيد، ريشه فكرى ندارد؛ نه اينكه خيال كنيد يك ايدئولوژى است كه كسى را به اين نحوه عمل كردن وادار مىكند؛ نه، ريشه بسيارى از اينها در نفسانيّات خودِ انسان است. يكجا پاى انسان مىلغزد و جلوگيرى نمىكند؛ اين لغزش ادامه پيدا مىكند و انسان در صدد توجيه برمىآيد و براى خودش ايدئولوژى مىسازد. انسان گاهى مبناى فكرى درست مىكند تا خطاى خود را اصلاح كند. جلوِ خطاها و لغزشهاى خود را از همه جا بگيريم و بهتر از همه جا، اوّلِ كار است و بهتر از اوّلِ كار، پيشگيرى است. اين، روح تقوا را در ما تقويت خواهد كرد. ۱۳۸۲/۰۹/۱۷
۱۱- مبارزه با تجملگرایی در شهرداری
شما آقايان نگذاريد اين تجربهها تكرار شود. با رشوه - هر وقت خبر رسيد - مقابله كنيد؛ با تجمّلپرستى در هزينههاى شهردارى، مقابله كنيد. تجمّل پرستى، اصلاً مطلوب و مقبول نيست. اسراف و زياده روى در مخارج، مقبول نيست. ۱۳۷۹/۰۴/۲۷
كارهايی نظير سفرهای بيهوده، تجملگرايی و حقوقهای گزاف، خلاف عدالت است و بايد از آنها پرهيز كرد. ۱۳۸۱/۱۲/۱۹
۱۲- تسهیل و تسریع كار مردم
در مراجعات مردمی باید تسهیل و تسریع كار مردم، تكریم آنان و اعتماد سازی به عنوان چهار شاخص مهم مورد توجه جدی باشد. ۱۳۸۴/۱۲/۱۳
سختگيريهای بیجا، معطل كردن و سر دوانيدن مردم، و استفاده از برخی روشهای غيراخلاقی در قبال مردم از جمله مشكلاتی است كه بايد بموازات مبارزه قاطع و پيگير با فساد، حل شود. ۱۳۸۱/۱۲/۱۹
۱۳- استفاده از روشهای علمی در اداره شهر
باید در اداره شهر از روشهای علمی و محققان برجسته دانشگاهها نیز استفاده شود. ۱۳۸۶/۰۴/۰۴
از علم و فكر و برنامه و اشخاص عالِم استفاده كنيد. هرچه مىتوانيد، عقول صاحبان عقل را بر عقل خودتان بيفزاييد و ذخيره عقلانى خود را تقويت كنيد تا بتوانيد كارها را انجام دهيد. ۱۳۸۲/۰۹/۱۷
ب) نبایدها
۱- انگيزههای جناحی از كار اصلی باز ندارد
یك شرط اساسی آن است كه انگیزه های جناحی و حزبی، این شوراها را عرصه ی تاخت و تاز خود نكند و آن را از كار اصلی خود باز ندارد. توفیق نسبی شوراهای دور دوم در مقایسه با دوره ی پیش از آن در بسیاری از كلانشهرها، آزمون عینی این حقیقت است.
دخالت جناح بندیها و انگیزه های حزبی و گروهی و شخصی و طایفگی در این وظیفه ی مهم، زهر مهلكی است كه شوراها را از كار می اندازد و آن را كم سود و گاه، زیانبخش می سازد. ۱۳۸۶/۰۲/۰۸
مناقشات سیاسى و جناحى و ورود در هر اقدامى كه اعضاء شوراى اسلامى را از اتحاد عملى خود دور كند، براى این شوراها مضر و ناروا است. ۱۳۷۸/۰۲/۰۸
۲- اختلاف شورا و شهرداری
مردم آمدهاند، اقبال كردهاند و با يك شور و اميدى به چيز ناشناختهاى كه در تعبيرات ما و در شعارها و اظهارات، تصويرى از آن داشتند، رأى دادهاند. اين شما هستيد كه مىتوانيد اين ايمان مردم را مستحكم كنيد. اگر بين خودتان بر سرِ چيزهاى كوچك، دائم اختلافها وجود داشته باشد، يا بين شما و شهردار اختلافهايى و سرگرميها و گرفتاريهاى گوناگون باشد، اجازه نمىدهد كه به مسائل، رسيدگى كنيد.
اكثريت اين مردم كه مردم فقير و مردم محرومى هستند، ببينيد چه چيزى لازم دارند و مشكلشان چگونه برطرف مىشود. من نمىگويم مشكلات فقرا را شما برطرف كنيد. تا آن جايى كه مربوط به شوراى شهر است، و تا آن جايى كه مربوط به شهردارى است، شما برطرف كنيد.
در مورد ارتباطاتتان با شهردار هم من مىدانم بين شهردار و اعضاى شورا اختلافاتى وجود دارد، ولى معتقدم اين اختلافات، هيچ به مصلحت نيست. اصلاً اينها هيچ به صلاح شورا و صلاح مجموعهى شهردارى و اينها نيست. همه همّت كنيد و اختلافات را كنار بگذاريد؛ محور اصلى را بچسبيد. اگر بنا باشد گرايشهاى گروهى و جناحى و حزبى و رفاقتى را وارد قضايا كنيد، اين كار به سامان نخواهد رسيد. ۱۳۷۹/۰۴/۲۷
۳- جنجال سیاسی بجای عمل به وظایف قانونی
يقيناً اگر شوراها به وظايف خود عمل مىنمودند و مردم را به نيّتها و كارآيى خودشان اميدوار مىكردند، استقبال مردم باز هم بيشتر مىشد. مردم مايلند در ادارهى كشور به وظيفهى خود عمل كنند و سهم و حقّ خود را نيز استيفاء نمايند. اگر كسانى هم كه در شوراهاى سراسر كشور انتخاب شدهاند، انشاءاللَّه به وظايف خود عمل كنند و از جنجال و غوغاگرى سياسى و پرداختن به امورى كه وظايف آنها نيست، پرهيز كنند و به وظيفهى خود بپردازند - كه وظيفهى آنها ادارهى امور شهرها و روستاها و رسيدن به مشكلات مردم در محدودهى وظايف خودشان است - بلاشك علاقهى مردم نسبت به اين نهاد مهمّ جمهورى اسلامى كه در قانون اساسى روى آن تأكيد شده، بيشتر خواهد شد. ۱۳۸۱/۱۲/۱۳
مردم به نظام و نهادهاى آن علاقهمندند و توقّعى كه از مسؤولان دارند، كار و خدمت و انجام دادن وظايفشان است. در اين خصوص، فرقى بين شوراى شهر، مجلس شوراى اسلامى، دولت و بقيهى دستگاهها نيست؛ هركدام وظيفهى خود را انجام دهند، مردم را به خودشان علاقهمند و دلگرم خواهند كرد. اگر كسانى وظيفهى خود را انجام ندهند، كوتاهى كنند، به كارهاى ديگر سرگرم شوند و احياناً افساد كنند - كمااينكه در بعضى از موارد مشاهده شده است كسانىكه مردم آنها را براى كارى انتخاب كردند، بهجاى اينكه به آن كار بپردازند، به كارهايى پرداختند كه مطلقاً به نفع مردم نيست، بلكه به زيان مردم است - طبعاً مردم دلسرد خواهند شد. ۱۳۸۱/۱۲/۱۳
۴- جلوگيری از قانون فروشی در شهرداری
مسألهى معاملهى ابزارگونه با قانون - به تعبير رايج، قانون فروشى - هم مشكل ديگرى است كه آن زمان هم بود و بنده هم بارها تذكّر مىدادم! ۱۳۷۹/۰۴/۲۷
۵- تهيه درآمد از هر طريقی، خوب نيست
حالا گفتيد كه دولت، بناست كمك كند؛ چه بهتر. اگر دولت مىتواند كمك كند، كمك كند، بسيار بهتر است؛ اما چنانچه دولت كمك نمىكند، شما اگر از يك راه قانونى معقول بىضرر - كه نتايج سوئى نداشته باشد - درآمدى كسب كرديد، چه بهتر، بسيار هم خوب است. عوارض، چيزى است كه بايد مردم بدهند؛ اما اگر شما به قصد كسب درآمد، دست به كارهايى زديد كه نمىتوانيد عوارض فرهنگى آن را از پيش، درست محاسبه كنيد بسيار مضرّ است. ۱۳۷۹/۰۴/۲
شهرداری به عنوان سازمانی كه سروكارش با مردم است باید روح خدمتگزاری و اخلاص را بیشتر از جاهای دیگر داشته باشد. شهرداری در سه سطح با مردم در ارتباط هست. سطح اول خدمات به مردم، سطح دوم حفظ و توسعه فضای سبز و سوم در سطح فرهنگ. جدای از این سطوح شهرداری باید به سه مؤلفه در سازمان خود توجه لازم بكند. اول مبارزه با فساد در سیستم شهرداری و بافت مدیران شهری، دوم ارتقاء سطح علمی اداره شهر و سوم همكاری با سایر دستگاهها. در متن زیر مجموعهای از وظایف شهرداریها در اختیار كاربران ارجمند قرار میگیرد.
۱- شهرداری باید روح خدمتگزاری و اخلاص را بیشتر از جاهای دیگر داشته باشد
شما هنوز خيلى كار در پيش داريد. آنچه انجام شده، ارزشمند است؛ اما نسبت به آنچه بايد انجام شود،كم است. همين مقدارى كه انجام دادهايد هم حقيقتاً براى مردم و مسؤولانِ منصف جاى شكرگزارى است. كارهاى خوب و اقدامات مفيدى صورت گرفته است. انسان رايحه طيّبه احساس خدمت را استشمام مىكند؛ مىبيند كه در مديريّت خدمت به مردم، احساس اخلاص براى خدا وجود دارد. اين چيز خيلى باارزشى است؛ بخصوص در شهردارى كه با مردم سر و كار دارد. سازمانهايى كه سروكارشان با مردم بيشتر است، بايد روح خدمتگزارى و اخلاص را بيشتر از جاهاى ديگر داشته باشند. ۱۳۸۲/۰۹/۱۷
شهرداريها و شوراى شهر كه بعد از اين انتخابات بر سرِ كار آمدند، بايد جزو كسانى باشند كه خدمت به مردم را سرلوحه كار خود قرار دهند. از اينجا آغاز كنند. برنامههاى زايد و منحرف كننده و حرفهاى غيرمرتبط به كار را كه عدّهاى به آنها مبتلا بودند و هستند، كنار بگذارند و فقط براى مردم كار كنند. ۱۳۸۲/۰۱/۰۱ مردم همواره در انتخابهای مختلف نشان دادهاند به دنبال خدمت رسانی در پرتو شاخصهای اصلی انقلاب و اسلام هستند و شورای اسلامی شهر تهران و مجموعه شهرداری باید با برادری و همكاری مبتنی بر منطق و قانون، برای خدمت رسانی بیش از پیش به مردم تلاش كنند. ۱۳۸۴/۱۲/۱۳
بايد با روحيهای بسيجی يعنی با «احساس تكليف، بدون توقع، فداكارانه، بدون خودنمايی و برای رضای خدا» كار كرد و حتی يك روز را برای خدمت به مردم از دست نداد. ۱۳۸۱/۱۲/۱۹ در اين راه ثابتقدم باشيد و آن را ادامه دهيد. شروع، چيز مباركى است؛ اما كافى نيست. «انّ الّذين قالوا ربّنا اللَّه ثمّ استقاموا تتنزّل عليهم الملائكة». وقتى استقامت ورزيديد، در راهى پاى فشرديد و آن را استمرار داديد، ارزش آن مضاعف مىشود. به شروعِ خوب اكتفا نكنيد؛ بنا را بگذاريد بر ادامه راه، همراه با دقّت و ملاحظه و مراعات همه شرايطى كه براى ادامه اين راه لازم است. بنابراين راه خدمترسانى و اهتمام به آن را ادامه دهيد. ۱۳۸۲/۰۹/۱۷
۲- باید استفاده از روشهای غیراخلاقی در برخورد با مردم حل شود
در مراجعات مردمی باید تسهیل و تسریع كار مردم، تكریم آنان و اعتماد سازی به عنوان چهار شاخص مهم مورد توجه جدی باشد. ۱۳۸۴/۱۲/۱۳ سختگيريهای بیجا، معطل كردن و سر دوانيدن مردم، و استفاده از برخی روشهای غيراخلاقی در قبال مردم از جمله مشكلاتی است كه بايد بموازات مبارزه قاطع و پيگير با فساد، حل شود. ۱۳۸۱/۱۲/۱۹ شهرداریها همواره در معرض افراد فرصت طلب و سودجو قرار دارند اما ارتباط با مردم و دسترسی آسان آنان به مدیران شهرداریها، موجب می شود زمینه بسیاری از فرصت طلبی ها از بین برود. ۱۳۸۶/۰۴/۰۴
۳- رسیدگی به مسئله گیاه و بوستان و درخت جزو مسائل اصلی كشور است
مسئلهى گياه و بوستان و درخت و اين چيزها جزو مسائل اصلى است؛ اينها را جزو مسائل فرعى نبايد به حساب آورد. درست است كه در شمارش مسائل اساسى كشور، چشمها و نگاهها به سمت اقتصاد، به سمت فرهنگ، به سمت مسائل پولى، به سمت مسائل سياسى كشانده ميشود - معمولاً اينجور است - ليكن اگر با دقت نگاه كنيم، مسائلى كه مربوط به زيست انسانى است، بيشتر از آنها اهميت دارد. سياست براى چيست؟ اقتصاد براى چيست؟ خدمات گوناگون شهرى و كشورى براى چيست؟ اصلاً پيشرفت كشور براى چيست؟ پيشرفت براى اين است كه انسانها زندگى سالم و مطلوبى داشته باشند. اگر محيط زيست تخريب شد، همهى اينها باطل خواهد شد.اهميت محيط زيست اينجاست. واقعاً اگر ما به مسئلهى آب، خاك، هوا و آن چيزهائى كه منتهى ميشود به اين چيزها - مثل مراتع، مثل منابع طبيعى، مثل جنگلها، مثل وضع شهرسازى - نپردازيم، زندگى مردم شيرين نخواهد شد. صنعت و پيشرفت صنعتى و درآمدهاى فزايندهى كشور و افتخارات گوناگون علمى، متن زندگى و واقعيت زندگى را شيرين نميكند؛ همهى اينها بايد مقدمه باشد براى اينكه مردم زندگى سالم و شيرين و مطلوب داشته باشند. از جملهى چيزهائى كه مساس مستقيم دارد، مسئلهى محيط زيست است، محيط زندگى انسانهاست، مسئلهى آب و هواست. آن وقت ريشههاى آن، بنيانهاى آن، كه خاك است و جنگل است و درخت است و بقيهى چيزها، اهميت درجهى يك پيدا ميكند.
من خواهش ميكنم مسئولينى كه در بخشهاى مختلف هستند، به اين نكته توجه كنند كه نگاه به مسئلهى آب و هوا، نگاه به مسئلهى غبار، نگاه به مسئلهى دود، نگاه به مسئلهى هواى سالم، نگاه به مسئلهى آب سالم، نگاه به محيط زيست سالم، نگاه به مسئلهى جنگلها، نگاههاى اصلى است؛ اينها را در متن برنامهها، در مجارى همهى برنامههاى زندگى بگنجانند. ۱۳۸۹/۱۲/۱۷
ما به بركت اسلام توانستهایم هویت ایرانی خود را حفظ كنیم و این حقیقت، باید در همه خدمات و امور شهری خود را نشان دهد.
عامل اصلی برای پیشرفت كشور و حركت به سوی عزت واقعی، حفظ و تقویت فضای تدین و دینداری در فضای شهرها و روستاها است. ۱۳۹۰/۰۲/۱۰
باید به این مسئله توجه شود كه فرهنگ ما فرهنگ انقلاب اسلامی و ارزشهای دینی است. باید ارزشهای انقلاب و اسلام در همه بخشهای فرهنگی رعایت شود و این كار نیازمند تلاش، انگیزه و عزم لازم است. ۱۳۸۶/۰۴/۰۴ خدمات متنوع در شهرها و روستاها از جمله ساختمانسازیها، احداث خیابانها، نامگذاریها و زیباسازیها باید ضمن همخوانی با پیشرفتهای روز، با معماری ایرانی، اعتقادات دینی، بافت اجتماعی و شرایط آب و هوایی هر منطقه نیز متناسب باشند. ۱۳۹۰/۰۲/۱۰
۴- باید جلوی تعرض به جنگلها و مراتع گرفته شود
آن چيزى كه من ميخواهم تأكيد كنم، هم به وزارت كشاورزى و منابع طبيعى، هم به محيط زيست، و هم به همهى كسانى كه دستاندركار هستند، اين است كه مراقبت كنيد اين دائرهى غصب و تصرفِ نابجا و غلط توسعه پيدا نكند و جلويش گرفته شود. متصرفين را قطع يد كنيد. هم خبرهاى زيادى ميرسد، هم انسان خودش مشاهده ميكند - تا آنجائى كه حالا انسان در رفت و آمدها، در سفرها فرصت پيدا ميكند از نزديك ببيند؛ يا كسانى كه از نزديك ديدند و مورد وثوقند، مىآيند اطلاع ميدهند - متأسفانه با تعرض به جنگلها و تعرض به مراتع، به كشور و به مردم كشور ظلم شده است. زمينهاى مراتع را در جاهاى مختلف، بخصوص در نزديكى شهرهاى بزرگ، مورد تعرض قرار دادند و ضايع كردند؛ جلوى اين را بايد بگيريد؛ والّا ما اينجا يك دانه درخت بكاريم، دو تا درخت بكاريم، يا مثلاً هزاران درخت در سطح كشور كاشته بشود، اما معادل آن، درختهائى كه عمرهاى طولانى دارند و ميتوانند بمانند و ميتوانند منشأ استفاده قرار بگيرند - و از جنگل چقدر استفادههاى چوبى ميشود كرد، در حالى كه جنگل هم مطلقاً تكان نخورد و مورد نقص قرار نگيرد - از بين بروند؛ اين كار به نتيجه نميرسد. اين كارِ خيلى سودآورى نيست كه انسان از اين طرف درست كند، از آن طرف چيزهاى اصلى را از دست بدهد؛ اين را خيلى بايد مراقبت كنيد. ۱۳۸۸/۱۲/۱۸
من گلايهاى كه بايد بكنم از مجموع مسئولينِ مسئلهى درخت و درختكارى و جنگل و اين چيزها، اين است كه ما اينجا دانه دانه درخت ميكاريم، اما صدها صدها و هزارها هزارها درخت در جاهائى كه نبايد قطع شود، بىجهت قطع ميشود؛ اين خيلى اشكال بزرگى است كه وجود دارد. علاوه بر اينكه آبادىها و سبزىهاى اطراف شهرهاى بزرگ به غلط و به غصب در اختيار افرادى قرار گرفت كه ميخواستند از زمين سوء استفاده كنند و هنوز هم دارند ميكنند، و سبزى تبديل شد به سيمان و آهن و اينها - كه اين يك مصيبتى براى شهرهاست - مجموعهى جنگلى كشور هم مورد تهديد جدى قرار داشت و قرار دارد؛ كه بايد جداً از آن جلوگيرى شود. اين، هم وظيفهى دولت است، هم وظيفهى مجلس است، هم وظيفهى شهردارىهاست، هم وظيفهى قوهى قضائيه است؛ هر كدام به نحوى بايد جلوى پيشرفت اين حركت غلطى را كه امروز متأسفانه در كشور ما وجود دارد، بگيرند. ۱۳۹۱/۱۲/۱۵
۵- در مبارزه با فساد، از هیچ چیز نترسید ملاحظه تهدیدها و اخمها را نكنید
از هيچ چيز نترسيد و به خدا توكّل كنيد. بدانيد كه اگر براى خدا كار كرديد، خدا به شما كمك خواهد كرد: «من كان للَّه كان اللَّه له»؛ هركس براى خدا باشد، خدا براى اوست. قوانين و نواميس طبيعت در خدمت او حركت مىكند و مثمر ثمر مىشود. هر كس راه نيك را براى خدا انتخاب كند، خداى متعال ادامه اين راه را تا وقتى كه او همّت و اراده دارد، براى او هموار خواهد كرد؛ يعنى هر قدمى برداريد، قدم بعدى براى شما مفتوح خواهد شد و همينطور كه پيش برويد، خداى متعال گشايشهاى پىدرپى را براى شما بهوجود خواهد آورد. به خدا توكّل كنيد، از هيچ چيز نترسيد و ملاحظه تهديدها و اخمها را نكنيد. البته اين به معناى آن نيست كه از دشمنيها غفلت كنيد؛ نه، غفلت هم نكنيد. واقعاً اژدهاى هفت سرِ فساد مالى چيزى نيست كه به اين آسانيها بشود آن را ريشهكن كرد. آنچه من دريافتهام، اين است:
گفت اژدرهاست او كى خفته است
از پى بىآلتى افسرده است
تصوّر نكنيد كسانى كه از مصادره زمينهاى ملى و از قانونشكنى به سرمايههاى بىحساب دست يافتهاند و جريانهاى مالى را با ويژهخواريهاى خود به سمت جيبهايشان سرازير كردهاند، الان كه شما سرِ كار آمدهايد، آرام بنشينند و دست از پا خطا نكنند؛ نخير، اينها توطئه خواهند كرد؛ از نقاط ضعف استفاده خواهند كرد؛ نقاط ضعفى خواهند آفريد تا از آنها استفاده كنند. بايد مراقب اينها باشيد. ۱۳۸۲/۰۹/۱۷
در داخل تشكيلات شهردارى با فساد مماشات نكنيد؛ چه فسادى كه مربوط به بيرون شهردارى است و مىخواهد از ابزار شهردارى استفاده كند، چه فسادى كه خداى نكرده در درون هستهاى از هستههاى شهردارى رخنه كرده باشد و در آنجا بخواهد گسترش پيدا كند و فضا و محيط امنى براى خود درست كند. هرگونه مماشات با فساد و ميدان دادن به آن، زير پاى خود شما را خالى و امكان ادامه كار را براى شما دشوار خواهد كرد. نگذاريد در هيچ جاى شهردارى فساد رخنه كند. البته كارِ دشوارى است. شهردارى جايى است كه انسان در آن با پول، با مردم، با مراجعان و با كسانى كه حاضرند براى بعضى از مقاصد خود ولخرجى كنند، مواجه مىشود. اينطور جاها خيلى بايد مراقب بود. اينجاست كه تقواى الهى به درد مىخورد. تقوا زرهاى است كه اگر انسان آن را پوشيد، تيرهاى زهرآگين فساد و گناه در او كارگر نخواهد شد و او را از پا نخواهد انداخت. تقوا حصنِ منيع انسان است. اين كه اين همه ما را به تقوا توصيه كردهاند، بهخاطر همين است. بسيارى از خطاها و انحرافاتى كه مشاهده مىكنيد، ريشه فكرى ندارد؛ نه اينكه خيال كنيد يك ايدئولوژى است كه كسى را به اين نحوه عمل كردن وادار مىكند؛ نه، ريشه بسيارى از اينها در نفسانيّات خودِ انسان است. يكجا پاى انسان مىلغزد و جلوگيرى نمىكند؛ اين لغزش ادامه پيدا مىكند و انسان در صدد توجيه برمىآيد و براى خودش ايدئولوژى مىسازد. انسان گاهى مبناى فكرى درست مىكند تا خطاى خود را اصلاح كند. جلوِ خطاها و لغزشهاى خود را از همه جا بگيريم و بهتر از همه جا، اوّلِ كار است و بهتر از اوّلِ كار، پيشگيرى است. اين، روح تقوا را در ما تقويت خواهد كرد. ۱۳۸۲/۰۹/۱۷
۶- شهرداران باید امانتدار رأی، اعتماد، محیط زندگی و اخلاق و فرهنگ مردم باشند
سلامت بافت مدیران شهری بسیار مهم است زیرا بی توجهی به این بافت، موجب بروز مشكلات عدیده و تأثیرگذاری آنها بر زندگی روزمره مردم می شود، لذا باید در انتخاب مدیران در سطوح مختلف دقت و اهتمام لازم برای رعایت معیارها انجام گیرد. ۱۳۸۴/۱۲/۱۳
شوراهای شهر و شهرداران سراسر كشور بايد امانتدار «رأی، اعتماد، محيط زندگی و اخلاق و فرهنگ مردم» باشند كه يكی از مصداقهای مهم امانتداری رأی مردم، انتخاب شهرداران «امين، قابل اعتماد، با كفايت، پاكدامن، متدين، شجاع، ساده زيست، مردمدار و مقيد به انضباط مالی» است. ۱۳۸۱/۱۲/۱۹
۷- شهردار باید به شورای شهر توجه داشته باشد و شورا هم شهردار را تقویت كند
همكارىاى را كه بحمداللَّه الان بين اعضاى شوراى شهر و همچنين بين شوراى شهر و شهردار وجود دارد، با همه نيرو حفظ كنيد. شهردار توجّه داشته باشد كه شوراى شهر ريشه اوست؛ شوراى شهر هم مديرى را كه انتخاب كرده، با همه وجود تقويت كند. با هم باشيد. شوراى شهر، شهردار را تقويت كند؛ چون سربازى است كه او را به وسط ميدان فرستاده است؛ بنابراين بايد پشت جبهه او را بهطور كامل داشته باشد. آن سرباز هم خود را از ريشه و اصل و پايه خود منقطع نداند؛ متّصل به آنجا و منبعث از آنجا بداند. اين، مجموعه واحد مديريّت شهرى است. البته در سازمان ادارى جمهورى اسلامى براى شوراى شهر قيمى معين نشده است؛ چون منتخب مردم است و شهردار را هم انتخاب مىكند و كارها را با همين روشهاى درست و شيوههاى سالم، پيشبينى و برنامهريزى مىكند و سپس انجام مىدهد. ۱۳۸۲/۰۹/۱۷
۸- در اداره شهر از علم و فكر و برنامه و اشخاص عالِم استفاده كنید
باید در اداره شهر از روشهای علمی و محققان برجسته دانشگاهها نیز استفاده شود. ۱۳۸۶/۰۴/۰۴ اين بسيار ضرورى و لازم است؛ من هم روى اين موضوع تكيه مىكنم. از علم و فكر و برنامه و اشخاص عالِم استفاده كنيد. هرچه مىتوانيد، عقول صاحبان عقل را بر عقل خودتان بيفزاييد و ذخيره عقلانى خود را تقويت كنيد تا بتوانيد كارها را انجام دهيد. ۱۳۸۲/۰۹/۱۷
گزیده بیانات رهبر انقلاب درباره وظایف رسانهها در انتخابات
الف) بایدها
۱- بر سطح آگاهی و تحلیل مردم بیافزایید
مطبوعات در كشور ايران و در نظام جمهورى اسلامى، كجاى كارند؟ كه هستند و چه هستند؟ آيا زايد و سربارى هستند؟ زينتالمجالسى هستند؟ يا نه؛ يك عنصر حقيقى و مؤثّر و اجتنابناپذير و سازندهاند؟ نظر ما، البته، معطوف به نكته دوم و جمله اخير است. ما معتقديم كه مطبوعات براى نظام جمهورى اسلامى، يك مقوله تجمّلاتى و تشريفاتى نيست. بنابراين، افزايش آن، تنوّع آن، كيفيّت يافتن آن، و اگر خطايى دارد، تصحيح آن، جزو كارهاى اساسى در اين نظام است.
نظام جمهورى اسلامى يك نظام مردمى است و كسى نمىتواند اين را منكر شود. مخالفين ما هم نمىتوانند اين را منكر شوند. حداكثر اين است كه مردم را تخطئه مىكنند و مىگويند «مردم نفهميدند و با اين مسؤولين و اين نظام، صفا كردند.» بالاخره صفاى مردم با اين نظام را نمىتوانند منكر شوند و اين، مطلب واضحى است. سر و كارِ ما با مردم است؛ پس اين نظام، نظامى است مردمى.
مردم بايد اهل تحليل شوند تا بفهمند كه نظام برايشان مفيد است. آگاهى براى چنين نظامى، مثل آب و هوا، لازم و واجب است. نظام ما، اين گونه است. هر چه مردم بيشتر آگاه باشند، نظام جمهورى اسلامى، بيشتر سود مىبرد. بنابراين، اين نظام، به آگاه سازى مردم نيازمند است.
مطبوعاتى كه طريق سلامت بپيمايند و بنا بر عناد و بدجنسى نداشته باشند. اين گونه مطبوعات، در هر رشتهاى قلم بزنند - سياسى باشند، فرهنگى باشند، اقتصادى باشند، درباره مسائل خارجى حرف بزنند، در خصوص مسائل داخلى حرف بزنند - و هر كارى كه بكنند، به نفع نظام حركت كردهاند. چرا؟ چون بر مايه آگاهى مردم مىافزايند. موضع مطبوعات در جمهورى اسلامى، اين است. ۱۳۷۵/۰۲/۱۳
۲- سه وظیفه عمده: نقد و نظارت، اطلاعرسانی و تبادل آراء
براى مطبوعات سه وظيفه عمده قائلم: وظيفه نقد و نظارت، وظيفه اطّلاع رسانى صادقانه و شفّاف، وظيفه طرح و تبادل آراء و افكار در جامعه. معتقدم كه آزادى قلم و بيان، حقِ مسلّم مردم و مطبوعات است. در اين هم هيچ ترديدى ندارم و اين جزو اصول مصرّحه قانون اساسى است. معتقدم اگر جامعهاى مطبوعات آزاد و داراى رشد و قلمهاى آزاد و فهميده را از دست بدهد، خيلى چيزهاى ديگر را هم از دست خواهد داد. وجود مطبوعات آزاد، يكى از نشانههاى رشد يك ملت و حقيقتاً خودش هم مايه رشد است؛ يعنى از يك طرف رشد و آزادگى ملت، آن را بهوجود مىآورد؛ از طرف ديگر،آن هم به نوبه خود مىتواند رشد ملت را افزايش دهد. البته معتقدم در كنار اين ارزش، ارزشها و حقايق ديگرى هم وجود دارد كه با آزادى مطبوعات و آزادى قلم، آن ارزشها نبايد پامال شود. هنر بزرگ اين است كه كسى بتواند هم آزادى را حفظ كند، هم حقيقت را درك كند، هم مطبوعات آزاد داشته باشد، هم آن آسيبها دامنش را نگيرد. بايد اينگونه مشى كرد. ۱۳۷۹/۱۲/۰۹
۳- مردم را به انتخاب اصلح تشویق كنید
كسانى كه زبان گويايى دارند، قلم توانايى دارند و آبرويى پيش مردم دارند - كه اين آبرو هم جزو ذخاير الهى است و خداى متعال به هركس داده است، بايد آن را در راه او مصرف كند و به كار ببرد - مردم را توجيه و تشويق كنند و آدمهاى خوب را به آنها معرفى نمايند. ۱۳۷۴/۱۱/۱۴
۴- از انتخابات مانند يك نعمت الهی پاسداری كنید
انتخابات كه مظهر حضور مردم است، مظهر مردمسالارى دينى است، بايد پشتوانهى امنيت ما باشد. نبايد اجازه داد كه اين چيزى كه ذخيرهى امنيت است، پشتوانهى امنيت است، به امنيت ما صدمه وارد كند. ديديد، حس كرديد، از نزديك لمس كرديد آن وقتى را كه دشمنان ميخواهند از انتخابات عليه امنيت كشور سوء استفاده كنند. بايد همه مراقب باشند، همه بهوش باشند. آحاد مردم، مسئولان گوناگون، منبرداران سياسى، كسانى كه ميتوانند با مردم حرف بزنند، همه مراقب باشند، مواظب باشند؛ از انتخابات مانند يك نعمت الهى پاسدارى كنند. ۱۳۹۰/۰۶/۰۹
۵- انتقاد، منطقی و واقعبینانه باشد
البته انتقاد منطقى، گفتن حرف صحيح اينقدر حرفهاى آشكار وجود دارد كه انسان اگر ذكر آنها را بكند، اصلاً هم غيبت نيست، و ميتواند انسان نقد بكند. بله مسلّم است، امروز يك جريان صحيح و حقّى در جامعهى ما وجود دارد، جريانهاى باطلى هم وجود دارد كه به انواع و اقسام طرق ميخواهند جامعه را خراب كنند، انقلاب را منحرف كنند؛ در اين شكى نيست. آدمهائى هم در رأس اين جريانات هستند. چه لزومى دارد كه انسان به اين آدمها تهمت بزند. چه لزومى دارد كه غيبت اينها را بكند. حرف آشكار اينقدر دارند؛ همان حرفهاى آشكار را بيان بكنند، تبيين بكنند، توضيح بدهند، مطلب روشن خواهد شد. ۱۳۸۹/۱۰/۰۷
امروز متأسفانه انسان مشاهده ميكند كه در بين برخى مسئولين و نخبگان سياسى و غيره كأنه مد شده است كه نگاه، نگاه بدبينانه باشد؛ نگاه منفى باشد؛ نقاط مثبت را نبينند؛ روى نقاط منفى تكيه كنند. در رسانهها و غيررسانهها مرتباً منفىبافى ميشود. تا انسان ميگويد هم چرا، ميگويند آقا شما نميگذاريد ما واقعيات را بگوئيم. ميگوئيد سياهنمائى است، ميگوئيد فلان است؛ ما ميخواهيم حقايق را بگوئيم. نه، اين يكسونگرى است. خب، اگر فرض بفرمائيد يك واحد توليدى دچار يك اشكالى ميشود و شما ميخواهيد به عنوان يك نگاه واقعبينانه آن را بيان كنيد، بسيار خوب، در كنارش مثلاً دو تا واحد توليدى هم ايجاد شده. اگر اين نقطهى مثبت را بيان كنيم، يك جور مسائل كشور را ميفهميم؛ اگر اين نقطهى مثبت را بيان نكنيم، مسائل كشور را جور ديگرى خواهيم فهميد. اگر فقط نقاط منفى را مشاهده كنيم - كه البته نقاط منفى وجود دارد - اين طبعاً واقعبينى نيست؛ اين برآورد درستى از اوضاع كشور به ما نخواهد داد؛ منجر به نااميدى ميشود؛ ضرر اجتماعىاش هم اين است. ۱۳۹۰/۰۵/۱۶
۶- رسانههای اینترنتی هم خود را به قانون مقید كنند
اين رسانههاى الكترونيكى و اينترنتى متأسفانه موجب شده است كه افراد بىمحابا عليه يكديگر حرف بزنند، بد بگويند. بايد از طرف مسئولين كشور براى اين هم يك جورى تدبير بشود. ولى عمده اين است كه خود ما مردم، خودمان را مقيد كنيم به اخلاق اسلامى؛ خودمان را مقيد كنيم به قانون. حالا اين حرف من بهانهاى نشود براى اينكه يك عدهاى بروند جوانهاى انقلابى را به عنوان جوانهاى تند، مورد ملامت و شماتت قرار بدهند؛ نه، من همهى جوانهاى غيور كشور را، جوانهاى مؤمنِ انقلابى كشور را فرزندان خودم ميدانم و پشت سر آنها قرار ميگيرم؛ من از جوانان انقلابى و مؤمن و غيور حمايت ميكنم؛ منتها همه را توصيه ميكنم به اين كه در رفتار خود، با اخلاق اسلامى رفتار كنند؛ قانون را مراعات كنند. همه بايد قانون را مراعات كنند. تجسم انقلاب در قانون جمهورى اسلامى است. ۱۳۹۱/۰۱/۰۱
۷- به یكدیگر حسن ظن داشته باشیم
قرآن كريم ميفرمايد: «لولا اذ سمعتموه ظن المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم خيراً»؛ یعنی وقتى افك را شنيديد چرا به همديگر حسنظن نداشتيد؟ يعنى از اول رد كنيد افك را. [اگر] آمدند به يك نفرى تهمت زدند، يك چيزى را گفتند - حالا يا با عنوان تهمت يا به عنوان غيبت - چرا قبول ميكنيد؟ ببينيد اين كلمهى لولاى تحذيريه در قرآن و در كلام عرب خيلى معناى وسيعى دارد، فقط معنايش «چرا» نيست، كه ما بگوئيم چرا اين كار را نكردى. چراى با تأكيد است. يعنى آه، واى، چرا؛ معناى «لولا» اين است؛ تحذيريه است. {چرا} «لولا اذ سمعتموه ظن المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم [خيراً]»؛ یعنی چرا به هم ظن نيك نداريد، چرا به هم حسنظن نداريد. تا فوراً كسى آمد، شما بگوئيد بله، احتمال درستىاش هم اگر بود، آدم به صورت يقين آن را بداند و نقل بكند. اين درست نيست، اين ممنوع است. اين چيزى كه امروز مورد ابتلاست در جامعهى ما، از همان چيزهائى است كه بايست از همين ادلهى غيبت بفهميم كه درست نيست؛ اين وضعى كه وجود دارد درست نيست.۱۳۸۹/۱۰/۰۷
ب) نبایدها
۱- به خواست دشمن كمك نكنیم
اينكه بنده مكرّر به مطبوعات و رسانهها توصيه مىكنم كه با مسائل كشور مسؤولانه برخورد كنند، به خاطر همين است. دشمن مىخواهد مطالب خود را در بين مردم بهدروغ و فريب منتشر كند. ما نبايد عامل دشمن شويم و كار دشمن را آسان كنيم و همان چيزى را كه او مىخواهد در فضاى فكرى و فرهنگى جامعه ما به وجود آورد، در داخل كشور به وسيله مطبوعات، رسانهها و تريبونها به خورد مردم دهيم. اين خطاى بسيار بزرگى است. اگر عمداً و با توجّه صورت گيرد، خيانت بزرگى است و اگر از روى غفلت باشد، خطاى بزرگى است. بايد خيلى آگاه و مراقب بود. ۱۳۸۱/۰۵/۰۵
از گویندگان و نویسندگانى كه توفیق سخن گفتن با مردم را دارند، درخواست مىكنم كه همواره خدا را در نظر داشته، حقیقت را بیان كنند و با سخنان خلاف واقع یا تكیه بر گمان واهى، خداى ناخواسته، به تبلیغات دشمن كمك نكرده؛ كام شیرین مردم را تلخ نكنند. ۱۳۷۱/۰۱/۲۷
همه بايد مراقب باشند. در كشور، كسانى كه اهل نوشتنند، اصحاب مطبوعات، كسانى كه رسانهها دست آنهاست، كسانى كه تريبونها دست آنهاست، مراقب باشند به اين خواست دشمنان كمك نكنند. بعضى دانسته، بعضى ندانسته، با اظهارنظرهاشان، با حرفهاشان، به خواست دشمن كمك ميكنند؛ بايد همه مراقب باشند. دشمن امروز ميخواهد از جمهورى اسلامى يك چهرهى نامطلوبى به ملتهاى منطقه نشان بدهد تا آنها به اين طرف سوق داده نشوند و خط ايستادگى در مقابل استكبار - كه خصوصيت ملت ايران است - در ميان آنها رواج پيدا نكند؛ لذا ما بايد مراقب باشيم. ۱۳۹۰/۰۷/۲۷
۲- ذهن مردم را مشغول مسائل فرعی نكنید
اينكه ما اين همه عرض ميكنيم، توصيه ميكنيم، تأكيد ميكنيم، هم به مسئولين، هم به مردم، كه خودتان را به مسائل فرعى سرگرم نكنيد، براى خاطر اين است. اينكه به مطبوعات، به رسانهها، به روزنامهها، به پايگاههاى اينترنتى كه امروز رواج پيدا كرده است، هى سفارش ميكنيم كه از وارد كردن حرفها و مطالب نادرست - كه ذهن مردم را مشغول ميكند - به فضاى ذهنى مردم پرهيز كنيد، به خاطر اين است. ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
۳- مردم را نسبت به انتخابات دلسرد نكنید
مبادا در روزنامه یا در رسانهیى - به هر نحوش - یا در تبلیغاتى، طورى حرف زده بشود كه مردم را نسبت به انتخابات دودل بكنند. البته این مردم دودل نمىشوند. این مردم نشان دادهاند كه در مقابل توطئههاى دشمن، هوشیارانه عمل مىكنند؛ مخالفان انقلاب اسلامى هم این را مىدانند؛ اما بالاخره تبلیغات و تلاشهاى خودشان را مىكنند. مبادا كسانى در داخل محدودهى نظام اسلامى پیدا بشوند كه به این خواستهى دشمن كمك كنند؛ به علت اختلافى كه با زید و عمرو و بكرى دارند، براى خاطر یك امر جزیى، كماهمیت و احیاناً شخصى یا گروهى، بیایند مردم را نسبت به این حقیقت عظیم - كه حضور آنها را در صحنه نشان مىدهد - مردد و دلسرد بكنند. ۱۳۷۰/۱۰/۱۹
۴- اعتماد به نفس مردم نباید شكسته شود
انسان جايزالخطاست؛ بايد تلاش كند خطا نكند يا كمتر بكند. كسانى هم كه خطاى طرف مقابل را مىبينند، بايد دلسوزى كنند و خطا را به گوش او برسانند؛ اما هوچيگرى كردن، مردم را دلسرد كردن، اعتماد به نفس مردم را شكستن، آنها را نااميد كردن نسبت به آينده، هيچ روا نيست. اين خطاب من به همه است؛ هم به مطبوعات، هم به رسانهها، هم به مسئولين، هم به كسانى كه منبرهاى گوناگون خطابه و سخن گفتنِ با مردم را دارند؛ در مجلس، در نماز جمعه، در جاهاى ديگر، در دانشگاهها. اين چيزى است كه بحث مصلحت كشور است؛ بايد مصلحت كشور را رعايت كرد. اين هم يكى از آن راههاى مقابلهى [دشمن] با اعتماد به نفس ملى است. ۱۳۸۶/۱۰/۱۳
۵- از اختلافات جزئى و غير اصولى صرف نظر شود
حالا بعضىها - چه مطبوعات، چه بعضى از عناصر گوناگون - توصيهپذير نيستند؛ آنها از ما توصيه نميخواهند؛ معلوم نيست سياستهاى بعضى از اين دستگاهها و مطبوعات و رسانهها را كى معين ميكند و كجا معين ميشود - نانشان در ايجاد اختلاف است - اما آن كسانى كه مصالح كشور را ميخواهند، مايلند حقائق را غالب كنند، من توصيهام به آنها اين است كه از اين اختلافات جزئى و غير اصولى صرف نظر كنند. شايعهسازى و شايعهپراكنى درست نيست. انسان مىبيند صريحاً و علناً به مسئولين كشور - كسانى كه بارهاى كشور را بر دوش دارند - تهمت ميزنند، نسبت به اينها شايعهسازى ميكنند؛ فرق هم نميكند، چه رئيس جمهور باشد، چه رئيس مجلس باشد، چه رئيس مجمع تشخيص مصلحت باشد، چه رئيس قوهى قضائيه باشد؛ اينها مسئولين كشورند. مسئولين كشور كسانى هستند كه زمام يك كارى به اينها سپرده است؛ مردم بايد به اينها اعتماد داشته باشند، حسن ظن داشته باشند. نبايد شايعهپراكنى كرد؛ دشمن اين را ميخواهد. دشمن ميخواهد شايعهپراكنى كند؛ ميخواهد دلها را نسبت به يكديگر، نسبت به مسئولين بدبين كند. ۱۳۸۸/۰۹/۰۴
اعمال و گفتار تفرقهانگيز و دلسردكننده از هر كسى صادر شود، خيانت به امام و اسلام است. از حضرات نمايندگان محترم مجلس شوراى اسلامى، ائمهى محترم جمعه، گويندگان مذهبى و رسانههاى عمومى تقاضا مىكنم همگان را به اين وظيفهى انقلابى توجه دهند؛ و البته ضمانت اصلى براى اين كار، آحاد مردم حزباللَّهاند كه با مشاهدهى تخلف از اين وظيفهى الهى، موظف به نهى ازمنكر و اعراض از متخلفين مىباشند. ۱۳۶۸/۰۴/۲۳
۶- نقاط برجسته ملت تضعیف نشود
آن كسانى هم كه داراى تريبونهاى گفتن هستند، داراى رسانه هستند، صدايشان در جامعه شنيده ميشود، سعى كنند نقاط برجستهى اين ملت را طبق ميل دشمن كوچك نكنند، تضعيف نكنند، كمرنگ نكنند. اين هوشيارى ملت ايران بايد همواره محفوظ بماند. ۱۳۹۰/۰۷/۲۷
۷- هر خبرى گفتنى نيست
بعضى از خبرهاى دنيا، براى مردم ما اصلاً جالب نيست. حالا دانستند، دانستند؛ ندانستند، ندانستند. طبيعتاً اين خبرها حذف مىشود. بعضى از خبرها، اصلاً مضر است. حادثهيى را در جايى درست مىكنند و ميليونها و ميلياردها دلار خرج مىكنند، تا آن را به گوش ما برسانند. آنگاه ما بياييم، همين حادثه را از طريق رسانههاى گروهى خودمان، به گوش مردممان برسانيم! آيا اين عاقلانه است؟! ۶۹/۱۲/۲۱
۸- هتك آبروی افراد جایز نیست
از طرف علاقهمندان به نامزدهاى انتخاباتى گوناگون، بداخلاقیهاى انتخاباتى، شایستهى ملت ما نیست؛ تهمت زدن آدمهاى مؤمن را، مصونیتدار از لحاظ اسلامى و شرعى را؛ در معرض هتك آبرو قرار دادن در شبنامهها، در مطبوعات، در پایگاههاى اینترنتى و غیره، اینها اصلاً مصلحت نیست. من به طور جد از همهى كسانى كه نسبت به نامزدهاى مختلف علاقهمندىاى دارند، درخواست میكنم، اصرار میكنم كه این علاقهمندى خودتان را از راه تخریب دیگران، اهانت به دیگران، متهم كردن دیگران نشان ندهید. هرچه میخواهید، از نامزد مورد علاقهى خودتان تمجید كنید، تعریف كنید؛ اما دیگران را تخریب نكنید. این علامت بدى است. ۱۳۸۶/۱۰/۱۲
۹- تهمت به نظام، گناهی بالاتر از تهمت به افراد است
فضا را نبايد از تهمت و از گمان سوء پر كرد. قرآن كريم ميفرمايد: «لو لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بانفسهم خيرا»؛ وقتى ميشنويد كه يكى را متهم ميكنند، چرا به همديگر حسن ظن نداريد؟ تكليف دستگاه اجرائى و قضائى به جاى خود محفوظ است. دستگاههاى اجرائى بايد مجرم را تعقيب كنند، دستگاههاى قضائى بايد مجرم را محكوم و مجازات كنند؛ با همان روشى كه ثابت ميشود و در قوانين اسلامى و قوانين عرفى ما هست و هيچ هم در اين زمينه نبايد كوتاه بيايند؛ اما مجازات مجرم كه از طرق قانونى جرم او ثابت شده است، غير از اين است كه به گمان، به خيال، به تهمت، يكى را متهم كنيم، بدنام كنيم، توى جامعه دهن به دهن بگردانيم. اينكه نميشود. اين فضا، فضاى درستى نيست. يا ديگران - خارجىها، بيگانهها، تلويزيونهاى مغرض - عليه كسى يا كسانى حرفى بزنند، ادعا كنند كه اينها فلان جا خيانت كردند، فلان جا خطا كردند؛ ما هم عين همان را پخش كنيم. اين، ظلم است؛ اين، مورد قبول نيست. رسانههاى بيگانه كِى دلشان براى ما سوخته است؟ كِى خواستهاند حقائق در مورد ما روشن بشود، كه در اين مورد بيايند حقيقت را گفته باشند؟ ميگويند، حرفهائى ميزنند، ادعاهائى ميكنند. نبايد گفت اينها شفافيت است. اين، شفافيت نيست؛ اين، كدر كردن فضاست. شفافيت معنايش اين است كه مسئول در جمهورى اسلامى عملكرد خودش را به طور واضح در اختيار مردم قرار بدهد؛ اين معناى شفافيت است، بايد هم بكنند؛ اما اينكه ما بيائيم اين و آن را بدون اينكه اثبات شده باشد، بگيريم زير بار فشار تهمت و چيزهائى را به آنها نسبت بدهيم كه ممكن است در واقع راست باشد، اما تا مادامى كه ثابت نشده است، ما حق نداريم آن را بيان كنيم؛ اين آن را متهم كند، آن اين را متهم كند؛ از رسانهى بيگانه - رسانهى مغرض انگليس - شاهد برايش بياوريم، بعد هم يك نفر از آن طرف پيدا بشود و كل نظام را به امورى كه شايستهى نظام اسلامى نيست و نظام اسلامى شأنش بسيار بالاتر است از اين چيزهائى كه بعضى به نظام اسلامى نسبت ميدهند، متهم بكند، اين اشكال بر آنها بيشتر هم وارد است. تهمت زدن به يك شخص گناه است، تهمت زدن به يك نظام اسلامى، به يك مجموعه، گناه بسيار بزرگترى است. پروردگارا ! با تقواى خود ما را از اين گناهان دور كن. ۱۳۸۸/۰۶/۲۹
۱۰- یكدیگر را متهم نكنید
به اخلاق خودمان هم برسيم. اخلاق اهميتش از عمل هم بيشتر است. فضاى جامعه را فضاى برادرى، مهربانى، حسن ظن قرار بدهيم. من هيچ موافق نيستم با اينكه فضاى جامعه را فضاى سوءظن و فضاى بدگمانى قرار بدهيم. اين عادات را از خودمان بايد دور كنيم. اينكه متأسفانه باب شده كه روزنامه و رسانه و دستگاههاى گوناگون ارتباطى - كه امروز روزبهروز هم بيشتر و گستردهتر و پيچيدهتر ميشود - روشى را در پيش گرفتهاند براى متهم كردن يكديگر، اين چيز خوبى نيست؛ اين چيز خوبى نيست، دل ما را تاريك ميكند، فضاى زندگى ما را ظلمانى ميكند. هيچ منافات ندارد كه گنهكار تاوان گناه خودش را ببيند، اما فضا، فضاى اشاعهى گناه نباشد؛ تهمت زدن، ديگران را متهم كردن به شايعات، به خيالات. ۱۳۸۸/۰۶/۲۹
۱۱- غیبت در رسانهها و وبلاگها جایز نیست
اينى كه اصلاً اين كار [غیبت] جايز است يا جايز نيست ولو به قصد اصلاح باشد، اين را نميشود به طور مطلق يك چنين چيزى را پابند شد؛ كه ما بگوئيم ما چون ميخواهيم در امر جامعه اصلاح كنيم، پس زيدى را، عمروى را يا يك جريانى را به طور مطلق مورد تهاجم قرار بدهيم، غيبت كنيم؛ حالا آن كسانى كه اين كارها را ميكنند، خيلى اوقات به غيبت هم اكتفاء نميكنند؛ خب، ملاحظه ميكنيد ديگر. گاهى چيزهائى را مىآورند كه معلوم نيست حدِّ غيبت بر او صادق باشد؛ شايد مصداق تهمت است، مصداق افتراء است، مصداق قول به غير علم است، مصداق سبّ و شتم است؛ نميشود اين را گفت كه اگر طرف قصد اصلاح دارد، پس بنابراين اين جايز است براى او، نه؛ موارد استثناء همان مواردى است كه [در كتب فقهی] ذكر شده است.
منتها بايد اين موارد صدق كند، احراز بشود. اين خیلی مهم است. واقعاً يكى از چيزهائى كه ما همهمان [باید توجه كنیم]، به مردم هم بايد بگوئيم، ياد بدهيم كه توجه بكنند اين است كه: به صرف توهم اين كه حالا اين كار مصلحت دارد، دستشان را، يا قلمشان را، يا وبلاگشان را آزاد نكنند كه هر چه به دهنشان آمد، آن را بگويند؛ اينجور نيست، چون وسائل مدرن امروز همه مشمول همين حكم است. يعنى خواندن وبلاگ هم مثل خواندن كاغذ است، كتاب است، نامه است، مثل شنیدن حرف است. استماع غيبت شامل همهى اينها ميشود؛ يعنى ملاك استماع در اينها وجود دارد مسلّماً. شنيدن به گوش خصوصيتى ندارد، خواندن تو نامه هم عين همان است كه ما در بحث استماع اين را تأكيد كرديم و عرض كرديم.
خب، دوربين هم همين جور است. فرض كنيد كه اگر چنانچه انسان يك خطائى را از كسى ديد، اين را رفت با دوربين ثبت كرد، بعد آمد يك جائى نشان داد؛ اين هم همان است ديگر، چه فرقى ميكند؟ يعنى بايستى واقعاً به اینها توجه كرد. محيط را بايد محيط اخلاقى كرد. ما اگر بخواهيم جامعه را اصلاح بكنيم، اين اصلاح فقط به اين نيست كه انسان از افراد غيبت بكند. راههاى ديگرى هم وجود دارد. حالا من غيبت را عرض ميكنم. فضلاً از تهمت و افتراء و اينها. ۱۳۸۹/۱۰/۰۷
۱۲- هوچيگرى رسانهاى ممنوع!
يكى از راهها - كه اين راه سوم را هم غربىها بشدت در اين سالها دنبال كردند - مسئلهى هوچيگرى است؛ هوچيگرى مطبوعاتى. آدم خيال ميكند كه هو كردن افراد مال محدودههاى خاصى از مردم است، توى مجامع خاصى؛ نخير، در سطح بينالملل يكى از كارهائى كه بسيار رايج است، هوچيگرى است؛ هوچيگرى رسانهاى. امروز امكانات رسانهاى هم فراوان است. ۱۳۸۶/۱۰/۱۳
۱۳- از بىاحترامى به شوراى نگهبان پرهیز شود
مبادا خداى نكرده كسى از هيأتهاى نظّار در گوشهاى از كشور كارى كند كه دهان بدخواهى را باز كند و احترام شوراى نگهبان هتك شود؛ يا در بيان مطالب طورى حرف زده شود كه احياناً كسانى به عنوان اعتراض - نه از سر خيرخواهى - حرمت شوراى نگهبان را هتك كنند. كسانى هم كه در بيرون اين مجموعه هستند، همينطور بايد رعايت كنند. آنهايى كه قلمى بهدستشان هست، تريبونى در اختيارشان هست، بفهمند كه اعتراض كردن، بىاحترامى كردن و هتك حرمت شوراى نگهبان، خطاى كوچكى نيست. قابل قبول و قابل تحمّل نيست. ۱۳۷۴/۱۱/۱۴
این سایت در تاریخ ششم اردیبهشت سال نود و دو و با هدف پوشش کامل خبرها و اطلاع رسانی در زمینه انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری افتتاح و تا پایان انتخابات همراه شما خواهد بود.